هوش هیجانی چیست؟ ( قسمت دوم) - پرسشنامه / مبانی نظری و پژوشی/ Spss
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوش هیجانی چیست؟ ( قسمت دوم)

هیجانی شدن چه عواقبی دارد؟
هر هیجانی - چه مثبت و چه منفی - باعث ایجاد فرایند های فکری و رفتاری خاصی در ما می شود. وقتی که شادیم، سازگارتریم و ذهنمان برای فکرهای تازه تر آماده تر است، وقتی غمگینیم انگیزه ای برای هیچ کاری نداریم. وقتی خشمگینیم فکرهای منفی در سرمان وول می خورند و می خواهیم یک جوری از خودمان دفاع کنیم، وقتی متعجب می شویم یک لحظه ذهنمان ایست می دهد و نمی توانیم هیچ فکری کنیم و بعد برعکس توجه بیشتری به موضوع تعجب آور می کنیم. وقتی ترسیده ایم اول متوقف می شویم و بعد دنبال راه فرار از موقعیت می گردیم و بالاخره وقتی که از چیزی متنفر می شویم می خواهیم یک جوری منبع تنفرمان را نابود کنیم، چه با رنجاندن چه با روبرگرداندن  .
هیجان چقدرش خوب است؟
در علم روان شناسی یک منحنی مشهور U شکل وجود دارد که به ما می گوید برانگیختگی هیجانی چقدرش خوب است. جالب است بدانید که برانگیختگی هیجانی کم، نه تنها خوب نیست بلکه کارکرد ما را کم می کند. همه ما برای اینکه انگیزه داشته باشیم تا کاری را پیش ببریم، به کمی استرس نیاز داریم. استرس نمک زندگی است. اگر خیلی زیاد باشد یا خیلی کم زندگی ما خوب پیش نمی رود اما یک استرس متوسط تضمین می کند که ما پیش برویم. انگیختگی خیلی کم یعنی اینکه ما کند و بی حوصله و بی انگیزه ایم و انگیختگی خیلی زیاد یعنی اینکه هیجان دارد زندگی روانی ما را می بلعد. مهارت مدیریت هیجان به ما یاد می دهد که چطور ذهنمان را به همان برانگیختگی متوسط برسانیم.
چطور هیجان های خودمان را تنظیم کنیم؟
برای کنترل هیجان لااقل روی کاغذ راه های فراوانی وجود دارد. در این قسمت راه های ساده و پیچیده کنترل هیجان ها ردیف شده اند:
1- سرکوب کردن
می شود هیجان را سرکوب کرد. می توان خوددار بود. همه ما این را تجربه کرده ایم. مثلاً وقتی که در یک مجلس ختم چیز خنده داری دیده ایم، یا جایی جلوی یک جمع غریبه بغضمان گرفته است. سرکوب کردن هیجان ها راه ساده ای است اما همیشه جواب نمی دهد. ضمن اینکه در بلند مدت عواقب وحشتناک جسمی و روانی دارد.
2- به تأخیر انداختن
می شود هیجان ها را با تأخیر ابراز کرد. وقتی که ما هیجان زده ایم، بعید است بتوانیم کارها را درست انجام دهیم. شمردن تا یک عدد خاص یا بیرون رفتن موقت از مکان هیجان آور می تواند کاری کند که ما در مکان امن تر و معقول تری هیجانمان را ابراز کنیم.
3- منحرف کردن توجه
یکی از راه های دیگر کنترل هیجان ها منحرف کردن توجه است. مثلاً وقتی که زیر تیغ یک دندانپزشک هستید و هیجان ترس دارد هجوم می آورد، یک «سفر ذهنی» به یک ساحل آرام واقعاً جواب می دهد. اما منحرف کردن توجه برای وقت هایی خوب است که ما کنترل چندانی برا اوضاع نداریم. وقتی که می شود یک موقعیت را فعالانه درست کرد این روش فقط خوب شدن حال ما را به تعویق می اندازد.

4- برنامه ریزی
یکی از راه هایی که قسمت عقلانی را به کمک قسمت هیجانی مغز می آورد برنامه ریزی است. مثلاً اگر شما می دانید که برای این ماه کمبود مالی دارید و اگر موجودی تان صفر شود استرس شدیدی را تجربه می کنید، از قبل برنامه صرفه جویانه ای می ریزید (مثلاً از چیپس و سینما و مهمانی می زنید) تا آن هیجان را تجربه نکنید. برنامه ریزی وقتی به درد می خورد که شما از قبل آمدن یک توفان هیجانی را پیش بینی می کنید وگرنه وقتی که توفان یکباره سر می رسد (مثلاً دوستتان کنار دستتان تصادف می کند) برنامه ریزی به کار نمی آید.
5- استفاده از حمایت اجتماعی
استفاده از حمایت دیگران چه مادی (مثل پول، امانت یا وقت) و چه غیرمادی (مثل توجه کردن یا مشورت دادن) می تواند ما را در هیجان های شدید یاری کند. مثلاً وقتی که یک بی پولی حاد هجوم می آورد، وقتی که به یک کتاب نیاز داریم، وقتی که می خواهیم کسی سنگ صبورمان باشد یا خیلی ساده وقتی که در یک جای نا‌آشنای شهر گم شده ایم، استفاده از حمایت اجتماعی جواب می دهد.
6- تغییر نگاه به واقعه
یکی دیگر از راه هایی که عقل به کمک هیجان می آید، ارزیابی مجدد شناختی است. در این روش ما با اصلاح باورهای منفی خودمان نسبت به واقعه، معنای منصفانه تری به واقعه می دهیم تا همه چیز خوشایندتر شود. مثلاً کسی که امتحان فوق لیسانس را یک امتحان عادی بداند و مهم تر از آن شکست در آن را هم به معنی ناکارآمد بودن خودش نداند، خیلی راحت تر امتحان می دهد تا کسی که از این امتحان یک فاجعه بسازد. همیشه به این فکر کنید که «آیا می شود جور دیگری هم به ماجرا نگاه کرد؟»
چطور روی هیجان های دیگران تأثیر بگذاریم؟
معمولاً همه هیجان های ما در یک بافت اجتماعی بروز می کنند. ما روی هیجان های دیگران تأثیر می گذاریم و البته هیجان های دیگران روی ما تأثیر می گذارند. البته تأثیر گذاشتن روی هیجان های دیگران خیلی سخت تر از کنترل هیجان های خودمان است. اگر همه می توانستند روی تنظیم هیجان دیگران تأثیر بگذارند کار روان شناس ها بدجور کساد می شد.
استفاده از هیجان ها
هیجان ها یکی از توانایی های روانی انسان ها هستند. شاید کمی تصورش سخت باشد اما می توان از توانایی های هیجانی هم مثل توانایی های شناختی (شبیه تفکر، استدلال و...) استفاده کرد. استفاده مؤثر از هیجان ها یعنی اینکه چطور منبعی به نام هیجان را کنترل کنیم تا به هدف هایمان برسیم.
استفاده از هیجان ها برای تأثیر گذاری بر خود
چطور می شود کاری کرد که وقتی احساس خوبی داریم آن را بیشتر حفظ کنیم؟ چطور می شود حتی از هیجان های منفی هم برای رسیدن به هدف های مثبتمان استفاده کنیم؟ شاید تصورش سخت باشد اما خود شما هم بارها از هیجان هایتان برای رسیدن به هدف هایتان استفاده کرده اید. مثلاً کسانی که رژیم می گیرند عکس دوران چاقی خودشان را روی یخچال می چسبانند تا حس تنفر آنها را در رعایت رژیم ثابت قدم کند. یا کسانی که می خواهند کتاب درسی شان را تمام کنند، روز زدن نمره ها را در ذهنشان تصور می کنند تا حس مثبت ناشی از نمره بالا آنها را به درس خواندن ترغیب کنند. بعضی ها هم اصلاً با هیجان هایشان نان می خورند: ترانه سراها، هنرپیشه ها، داستان نویس ها و دیگران. اما راه عمومی تری هم برای استفاده از هیجان ها وجود دارد.
شوخ طبعی به چند دلیل می تواند در استفاده از هیجان ها مؤثر باشد: اول اینکه دیدن جنبه خنده دار استرس می تواند شما را در مدیریت استرس ها یاری کند (طاس بودن لااقل هزینه آرایشگاه را کم می کند.) دوم اینکه شوخ طبعی باعث محبوبیت اجتماعی می شود. کسانی که از شوخی های سالم استفاده می کنند محبوبیت بیشتری دارند و بنابراین از کمک دیگران بیشتر می توانند استفاده کنند.
استفاده از هیجان ها برای تأثیر در دیگران
خیلی وقت ها ما باید در دیگران هیجان های منفی یا مثبت ایجاد کنیم تا به هدفمان برسیم. تهدید (برای ایجاد ترس)، التماس (برای ایجاد حس دلسوزی)، چاپلوسی (برای ایجاد حس مثبت)، و ایجاد حس گناه چند تا از این راه های ایجاد هیجان در دیگران هستند. اما راه اخلاقی تری هم برای استفاده از هیجان ها وجود دارد.
ابراز هیجان ها
گاهی ما باید هیجان های خودمان را در قالب کلمات به دیگران بگوییم تا آنها حس ما را بفهمند یا رابطه مان با دیگران بهتر شود. برای همه ما ابراز بعضی از هیجان ها از بقیه سخت تر است. بعضی وقت ها حس می کنیم که اختلاف با دیگران باعث این هیجان ها شده اند. در این موارد اول باید فکر کنیم که آیا ابراز هیجان ها تعارض را حل می کند یا نه. آیا وقتی هیجانتان را گفتید طرف مقابل می تواند کاری برایتان کند یا نه؟ همدلی، درک هیجان های دیگران.
هرچه تا اینجا گفته ایم در مورد این است که چطور بفهمید هیجان های خودتان از کجا آمده اند و با خودتان چه کار می کنند. اما در مورد دیگران چطور؟ آیا فهمیدن اینکه دیگران چرا این هیجان ها را دارند و ممکن است بعد از هر هیجانی چه رفتاری انجام دهند به بهبود رابطه های ما کمک نمی کند؟ روان شناس ها به این مهارت می گویند همدلی، یعنی دیدن جهان از زاویه دید دیگران.
در نظر گرفتن حالت هیجانی دیگران و دانستن تأثیر آن بر رفتارهایشان باعث می شود که هم ما دیگران را بهتر درک کنیم و هم با ورود نامناسب به دنیای هیجانی شان روز آنها و خودمان را خراب نکنیم.
IQ
و EQ چه فرقی با هم دارند؟
فرق هایی که هوش هیجانی و هوش شناختی با هم دارند باعث شده که هوش هیجانی این قدر در دنیا سر و صدا کند و به عنوان یکی از مهارت های زندگی در همه دنیا تدریس شود. دو فرق اساسی این دو هوش اینها هستند:
1-
هوش هیجانی را می توان فرا گرفت اما هوش شناختی را نه.
تا جایی که روان شناسان توانسته اند در مورد تأثیر وراثت و محیط روی هوش تحقیق کنند به این نتیجه رسیدند که هوش شناختی بیشتر تحت تأثیر وراثت است. آنها می گویند حداکثر هوشی که ما می توانیم داشته باشیم قبلاً‌ توسط ژن هایمان معلوم شده است و محیط ما می تواند در نهایت همان حداکثر را تأمین کند و نه بیشتر. اما هوش هیجانی مهارتی است که می توان آن را آموخت. در یک کلام آی کیو (IQ) را نمی شود از یک حدی بالاتر برد اما ای کیو (EQ) را چرا.
2-
هوش هیجانی موفقیت در زندگی را پیش بینی می کند و هوش شناختی موفقیت در تحصیل.
هوش شناختی در بهترین حالت می تواند به ما بگوید نمره های مدرسه و دانشگاهمان چقدر بالا و پایین می شود اما به ما نمی گوید آیا بعد از تحصیل در زندگی شغلی و خانوادگی آدم موفقی هستیم یا نه. اما هوش هیجانی است که آدم های موفق را از آدم های ناموفق جدا می کند. به این قضیه جور دیگری هم می شود نگاه کرد. هوش شناختی کف موفقیت یک آدم را تخمین می زند اما سقف موفقیت او با هوش هیجانی است.
برای دریافت پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی اینجا کلیلک کنید.

www.rava20.ir

منبع: نشریه دانستنیها شماره 31

 



تاریخ : جمعه 93/10/26 | 9:28 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر


  • paper | خرید لینک انبوه | خرید بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | فال تاروت عشق