نقش نقطه تجاری در رفع مشکلات صادرات
امروزه هیچ کشوری در انزوای کامل زندگی نمی کند. جایگاه تجارت بین المللی در رشد و توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه تا به جایی اهمیت یافته است که اغلب از آن به عنوان موتور رشد و توسعه اقتصاد داخلی نام می برند (1). از ابزارهای تسهیل گر تجارت در شرایط کنونی نیز توجه به تجارت الکترونیک و همچنین بهره گیری از خدمات نقطه تجاری است. در حال حاضر، تلاش گسترده ای در سطح جهان به خصوص از طـرف کشورهای در حال توسعه جهت بهـــره گیری از مزایای نقطه تجاری در جهت بهبود کارایی تجاری موسسات کوچک و متوسط کشور خود در جریان است.
در ایران نیز بانگاهی به سیاست گذاریها از گذشته تاکنون، متوجه حرکت تدریجی از رویکرد درون گرایی (سیاست جایگزینی صادرات) به نگرش برونگرایی و توسعه صادرات در عرصـه تجارت بین المللـــــی می شویم.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
نقش مدیریت مصرف در کمک به مدیریت تولید
نقش مدیریت در مصرف یکی از عوامل تأثیر گذار در سازمان می باشد. زیرا خیلی از محصولات در چرخه تولید یا از بین می رود یا به حساب نمی آید، به همین منظور در این مقاله به بررسی مدیریت تولید آب و مصرف آن پرداخته ایم.اگرچه بیش از دو سوم سطح کره زمین را آب فرا گرفته است، اما براساس برآوردهای موجود تنها 5/2 درصد از منابع آبی جهان، آب شیرین است و در مجموع، کمتر از یک درصد از کل منابع آب جهان در اختیار جوامع بشری قرار دارد و مابقی آبهای شیرین به صورت یخچالهای قطبی و یا منابع آبی بسیار عمیق هستند که دستیابی به آنها اقتصادی نیست، منابع آبی اگرچه تجدید پذیر هستند ولیکن حجم آنها ثابت بوده و در مقابل تقاضای بشری برای آن رو به افزایش است. به گونه ای که طی 100 سال اخیر، تقاضای جهانی برای آب بیش از شش برابر شده است در صورتی که جمعیت سه برابر شده است. بدین ترتیب سرانه آبی برای مردم جهان رو به کاهش است، لذا امروزه حفظ و صیانت از منابع آبی و بهره برداری بهینه و اقتصادی و عادلانه آب یک مسأله جهانی است و به همین جهت است که در قرن بیست و یکم آب به عنوان یک چالش فراگیر بشری در اجلاسهای بین المللی مورد توجه قرار گرفته است و تأکید جامعه جهانی این است ک کلیه دولتها و ملتها به مقوله آب به عنوان «کلید توسعه» توجه کنند.ایران با متوسط بارندگی 270 میلیمتر در سال (یک سوم میانگین جهانی) یکی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان شناخته می شود. حجم کل بارندگی در کشور 416 بیلیون مترمکعب در سال می باشد که 117بیلیون متر مکعب آن به صورت بالقوه به شکل آب سطحی و آب زیرزمینی قابل استفاده است و 13 بیلیون مترمکعب آب سطحی که از مرزها به داخل کشور جریان دارد این رقم به 130 بیلیون مترمکعب می رسد که با اضافه کردن آبهای بازیافت شده، حجم نهایی منابع به 159 بیلیون مترمکعب می رسد و مابقی نزولات از طرفی افزایش جمعیت طی 40 سال اخیر موجب کاهش سرانه منابع آبی تجدید شونده کشور از 7هزار مترمکعب به 2 هزار مترمکعب درسالهای اخیر رسیده است و پیش بینی می شود با ادامه روند رشد جمعیت سرانه منابع آبی ایران در بیست سال آتی به یک هزار و 300 مترمکعب کاهش یابد که نشانگر ورود کشور به شرایط تنش آبی است.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir
نظریه آشوب
پیچیدگی جهان در تضاد با سادگی قوانین فیزیکی قراردارد. در سالهای اخیر رفتارهای غیر خطی و پویای سیستمها به طور وسیع مطالعه شده است، یعنی رفتارهایی که منجر به پیچیدگی و در نهایت آشوب می شوند. مطالعة این رفتارها، منتهی به وضع قوانین جدیدی در طبیعت نشده ولی باعث شدهاند تا بتوانیم قوانین موجود را عمیقتر درک کنیم. یکی از نکات جالب توجه در پیچیدگی این است که به رغم تصورات پیشین، قوانین ساده میتوانند منجر به بروز رفتارهای بسیار پیچیده شوند. این موضوع میتواند منجر به شناخت عمیقتر عملکرد سیستمها و رفتارهای اجتماعی و سازمانی شود. از همین روست که در حال حاضر اندازه گیری پیچیدگی و راههای کاهش آن در سازمانها و فرآیندهای تصمیم گیری به یکی از مباحث روز تبدیل شده است. همین گستردگی مبحث پیچیدگی باعث شده است که مشارکت تمام علوم نظیر ریاضایت، فیزیک، مکانیک شارهها، شیمی، مدیریت در تحلیل آن اجتناب ناپذیر شود.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
نظریه سازمان یادگیرنده
نظریه سازمان یادگیرنده اساساً با تکمیل نظریههای مربوط به یادگیری و یادگیری سازمانی شکل گرفته است و از اینرو محققین متعددی درشکلگیری این نظریه نقش داشتهاند. اما به اقرار کلیه صاحبنظران، نظریهپرداز اصلی سازمان یادگیرنده پیتر ام .سنج(35) از دانشگاه MIT میباشد. سنج ابتدا درسال 1990 مقالهای تحت عنوان: «کار جدید رهبر: ساختن سازمانهاییادگیرنده»(36) منتشر کرد و سپس در همان سال کتاب «اسلوب پنجم: هنر ومهارت سازمان یادگیرنده»(37) را به رشته تحریر درآورد که نظریه خود را در رابطه با سازمان یادگیرنده در این مقاله و کتاب به طور مبسوط شرح داده است. به عقیده پیتر سنج ایجاد سازمان یادگیرنده نه تنها مشکل نیست، بلکه کاملاً موردپذیرش کلیه افرادی است که از یک حداقل آشنایی با آن برخوردارند، اما مانعاصلی در ایجاد سازمان یادگیرنده مسئله رهبری است. مردم درک واقعی از نوعمشارکتی که برای ساختن چنین سازمانی لازم است، ندارند و این وظیفه رهبران سازمانی است که سازمان یادگیرنده را به صورت واقعی، عملی و فراگیر به مردم معرفی کنند. اما تصویر سنتی ما از رهبران - به عنوان مردمانیکه جهتگیری کلی را مشخص میکنند و تصمیمهای کلیدی را میگیرند – ریشه در ذهنیت فردگرایانه و غیرسیستمی دارد. رهبری در سازمان یادگیرنده کاملاًبا تصمیمگیرنده کاریزماتیک در سازمانهای سنتی متفاوت است. ”رهبران طراح، معلم و خدمتگزارند. این نقشهای جدید به مهارتهای نوینی احتیاج دارند:توانایی ایجاد دورنمای مشترک، نمایان ساختن و درگیرشدن با مدلهای ذهنیرایج، و پرورش دادن الگوهای تفکر هرچه سیستمیتر. خلاصه اینکه ،رهبراندر سازمانهای یادگیرنده مسئول ساختن سازمانهایی هستند که مردم در آنجابه صورت مداوم تواناییهای خود را برای شکل دادن به آینده توسعه میدهند -یعنی، رهبران مسئولیت یادگیری را به عهده دارند“ (Senge,1990:726).
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مروری بر مسائل تئوریک در حوزه مدیریت تشویق و قدردانی
امروز شیوههای قدردانی و الگوسازی در جوامع جدید دستخوش تغییر و تحولات عمیقی شدهاند. رهیافتهای پیشین جای خود را به راهکارها و قالبهای نوین داده و کارائی روشها و شیوههای مرسوم به نحوی محسوس کاهش یافته، هرچند نمیتوان و نباید نقش زیربنایی و بنمایهای کلیشهها را نادیده انگاشت. در واقع الگوها و سامانههای جدید، با تاثیرپذیری از زیرساختها و دادههای پیشین بسط یافته و قوام یافتهاند، به طوری که میتوان با اندک تأملی در آثار و تحولات جدید، شکلهای نخستین و جلوههای پیشین را کشف نمود و سیر و مسیر تحول و تکوین استدراجی سازههای نوین را رهیابی نمود.
همین شیوه در نقد اسطورهای ادبی نیز متداول است به طوری که رد پای اسطورههای گذشته به خوبی در آثار ادبی جدید مشهود و قابل بررسی است.
اکنون در عصر فنآوری اطلاعات، قرن بیستویکم شاهد دنیایی است که راهبری آن را فنآوری ارتباطات و اطلاعات بر عهده خواهد داشت و این رویداد بزرگ به وقوع نخواهد پیوست مگر با تغییر و تحول نگرشها و شیوههای مدیریتی مرسوم و تحول ساختارها، سیستمها، روشها، ارتباطات، تشکیلات، مقررات، قوانین و مدیریت که از مصادیق بارز آن تحول در شیوههای قدردانی و تشویق و تنبیه است.
سازوکارهای کارآمد ساختن این شیوهها البته چندان آسان نیست، اما امروز کارشناسان و مدیران ادارات با تنظیم برنامههای مشارکتی و مشاورهای برنامهها و طرحهای لازم را ارائه میدهند و با مدد زیر ساختهای اصیل سنت و فرهنگ که اینجا حکم دادههای سختافزاری را دارند، دگردیسی نرمافزاری لازم را فراهم میآورند و راهبردهای اساسی جهت توسعه و گسترش و پیشرفت و شکوفایی برنامهها و طرحهای سازمانی ایجاد مینمایند.
برنامهریزی و مدیریت راهبردی تنها گزینهای است که در دوران مدرن میتواند، انسانها را در برخورد با مشکلات و مسائل مختلف دنیا و جامعه نوین یاری رساند.
مینتز برگ(mintz berg) نظرپرداز بزرگ تحول و دگرگونی در کتاب مهم خود«ظهور و سقوط برنامهریزی راهبردی» معتقد است، تعریف برنامهریزی چنین است:
برنامهریزی شیوهای قاعدهمند، به منظور ارائه نتیجهای روشن، در قالب نوعی نظام منسجم تصمیمگیری است.
وی میگوید: سازمانها بر مبنای این تعریف باید برنامهریزی داشته باشند تا موفق به 1- هماهنگسازی فعالیتهای خود2- اطمینان از در نظر گرفتن آینده 3- فعالیت بر مبنای خردگرایی4- کنترل فعالیتهای خود گردند.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
جهانی شدن ،مدیریت و تجارت الکترونیک
جهانی شدنپدیدهای است که بروز آن در عصر حاضر موجب تغییر و تحولات بسیاری در زمینههایمختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در عرصه بینالمللی شده و کشورهای بسیاریرا به چالش کشاندهاست.
یکی از مهمترین پیامدهای جهانی شدن، افزایش رقابت درسطح بین المللی اقتصاد است. زیرا در این شرایط، همواره با کاهش هزینه های حمل ونقل، رشد حیرت انگیز فناوریاطلاعات و گسترش روزافزون تجارت الکترونیک و به حداقل رسیدن محدودیتهای جغرافیایی ورشد رقابت مواجه خواهیم بود که درنتیجه کارایی اقتصاد بین المللی افزایش خواهدیافت. در این میان می توان گفت مهمترین پیامد جهانی شدن بر اقتصاد کشورها رشد تجارتالکترونیک است. که عناصر آن بازار الکترونیک، تبادل الکترونیک داده و تجارتاینترنتی هستند که مبین ارتباط تنگاتنگ بین فناوری اطلاعات و ارتباطات با فرایندهایبازار ومدیریت است. بنابراین، برای باقی ماندن مدیران در عرصه رقابتهای اقتصادیباید ابزارهای مختلف اطلاعاتی و ارتباطی با دیدی روشن و طبق نیازهای سازمان تامین وراه اندازی شوند. درنهایت آنچه در راستای تجارت الکترونیک برای مدیران دارای اهمیتاست بسترسازی مطلوب برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار سازمانی توأمبا شناخت کافی و نگرش مثبت مدیران به ضرورتهای حضور این پدیده در روند فعالیتهایسازمان است.
جهانی شدن پدیدهای است که بروز آن در عصر حاضر موجب تغییر وتحولات بسیاری در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در عرصهبینالمللی شده و کشورهای بسیاری را به چالش کشاندهاست. به طوری که بیشک مهمترینو بارزترین وجه تمایز اقتصاد امروز و دیروز جهانی شدن است. جهانی شدن برایبیماریهای اقتصادی جهان تجویز شده و چنین ادعا میشود؛ که جریان آزاد سرمایه،نیروی کار، کالا و اطلاعات بدون دخالت دولت و دیگر شکلهای مداخله، تنها راهرسیدن به سعادت جهانی است (چنج، 1999، 225)
در دوران کاپیتالیسم، بازرگانان ناچار بودند، که کل سرمایه تجاری خودرا به دور و نزدیک ببرند؛ زیرا بدون وسعت دادن به حوزه فعالیتشان، در رقابتنابود میشدند. یک شکل ابتدایی جهانیشدن که امپریالیسم بازرگانی نامیدهمیشد؛ شروع به پیوند اقتصاد بخشهای مختلف جهان به یکدیگر کرد(پیپلس، 1999،99).
امروزه تعاریف متفاوتی از مفهوم و واژه جهانی شدن عنوان گردیده است. گروهیاز آن به عنوان یک مفهوم عام یعنی درهم ادغام شدن بازارهای جهان در زمینههایتجارت، سرمایهگذاری مستقیم و جابه جایی و انتقال سرمایه، نیروی کار و فرهنگ درچارچوب نظام سرمایهداری آزاد بازار و نهایتاً سر فرود آوردن در برابر قدرتهایجهانی بازار یاد میکنند. گروه دیگری از آن بهعنوان پیروزی نظام سرمایهداری درجهان نام میبرند. و گروهی از آن بهعنوان وجود رقابتی بیقید و شرط در سطح جهانبهگونهای که کشورهای غنی را ثروتمندتر و کشورهای فقیر را فقیرتر میکند یادکردهاند.
گروهی هم از آن بهعنوان عصر تحول عمیق سرمایهداری برای همه انسانهانام بردهاند.
با این همه باید عنوان کرد که جهانی شدن از نظر تمامی اینگروهها، حول محور یک مفهوم است و آن این است که این مفهوم بیانگر یک روند مستمر ومداوم پیرامون رقابت میان قدرتهای بزرگ، نوآوری، تکنولوژیک، جهانی شدن تولید ومبادله و بهمعنای نوگرایی (مدرنیسم) است.
اما به هر حال باید گفت: آنچه از نظر مفاهیم تئوریک به این پدیده اطلاقگردیده است، با آن چیزی که امروزه با آن در صحنه بینالمللی مواجه هستیم تفاوتهایبسیار دارد، همان طور که در ادبیات موضوع طرح گردیدهاست، از جهانی شدن بهعنوان،به استقبال یک جهان رفتن، آشنا شدن با فرهنگهای دیگر و احترام گذاشتن به آرا ونظریههای دیگران یاد گردیده است. اما روند تحول جدیدی که در دنیای امروز در قالبیک بازاندیشی و نظام جدید تعریف می شود. مفهومی تحت عنوان جهانگرایی است که بهمعنای نفی دیگران و نفوذ در فرهنگهای دیگر در محل برخورد ایدئولوژیها است. در علممعانی بیان، جهانی شدن فرایند کوتاه کردن فاصله ها ،تغییر در تجارب زمانی و ارائهماهیت جهانی است. (ریزیوی، 2000(. این تحول در ابعاد مختلفی در جهان امروز ایجادگردیده است. در بعد اقتصادی شامل گسترش و یکپارچگی بازارهای مالی مبادلات تجاری،ایجاد سازمانهای اقتصادی بینالمللی نظیر اکو، نفتا، آس آن، اتحادیه پولی کشورهایاروپایی (یورو)، ادغام شرکتهای بزرگ تولیدی (کرایسلر- دایملر)، در بعد سیاسی؛ اینتحول با سقوط نظامهای تمامیتخواه و اقتدارگرایانه گرایش به دموکراسی و تکثر (پلورالیسم) سیاسی و احترام به حقوق بشر، بوده است، و در بعد فرهنگی؛ گرایش به سویایجاد فرهنگ جهانی با ارزش و معیارهای خاص و درنهایت در بعد ارتباطات شامل گسترشبیحد و مرز شبکههای ماهوارهای و اینترنت در اقصینقاط جهان است.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir
مدیریت منابع انسانی
? مدیریت منابع انسانی : عبارت است ازجذب واستخدام ? آموزش وبهسازی ? به کارگیری وانتصاب ونگهداشت منابع انسانی درجهت تحقق اهداف سازمان .
این چهارفرآیند ? فرآیندهای اساسی مدیریت منابع انسانی می باشند .
درمدیریت منابع انسانی استراتژیک ? فرآیندهای اساسی باید با توّجه و نگاه به استراتژیهای سازمان صورت گیرد ومستقل ازاین استراتژیها عمل نشود .امّا درمدیریت استراتژیک منابع انسانی? فرآیندهای اساسی با توّجه به استراتژیهای ملی تنظیم میگردد ودرواقع مقیاس بحث به سطح ملّی افزایش می یابد وساماندهی مدیریت منابع انسانی درسطح کلان قرارمی گیرد .
? استراتژی : مجموع? اقدامات مهّم واساسی برای رسیدن به اهداف است .
مدیریت منابع انسانی استراتژیک ومدیریت استراتژیک منابع انسانی باهم مرتبط هستند و نمیتواننداز یکدیگر مستقل باشند ? در حقیقت اطلّاعات مدیریت استراتژیک منابع انسانی ? ورودی مدیریت منابع انسانی استراتژیک وخروجی دوّمی ورودی اوّلی است .موضوع بحث دراین درس درحد مدیریت منابع انسانی استراتژیک میباشد . تمام فعالیّتهای مدیریت منابع انسانی باید با توّجه به استراتژیهای سازمان انجام شود ودرغیراین صورت به شکست منجّر خواهد شد .
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت مشارکتی
اگرمدیریتمشارکتیرابهسانرهیافتیجامعبرایجلبمشارکتفردیوگروهیکارکناندرجهتحلمسائلسازمانوبهبودمستمردرتمامابعادتعریفکنیموبراینباورباشیمکهمدیریتمشارکتیارتباطدائم،متقابلونزدیکبینمدیریتارشدوکارکناناستمیتوانگفتکه: مدیریتمشارکتیبهمعنایمشارکتافرادمناسب،درزمانمناسبوبرایانجامکارمناسباست. برپایهاینتعریف،مشارکتکارکناندرکارهاییکهبهخودآنهامربوطمیشود؛مشارکتیداوطلبانه،ارادیوآگاهانهخواهدبودکهایندرگیریشخصراتشویقمیکندکهبهتحققهدفهایگروهکمککندودرمسؤلیتهاوپیامدهایآنهاسهیمشود.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir
تاثیر تکنولوژی اطلاعات بر مدیریت مجموعه کتابخانه ها و کتابداران
مدیریت مجموعه شامل مدیریت استفاده از مجموعه ، ذخیره سازی ، سازماندهی ، و در دسترس پذیر ساختن آن برای کاربران است.
نمونه و الگوی کتابداری به طور واضح تغییر پیدا کرده و نقش کتابداران ، گوناگون و متفاوت شده است. در حال حاضر کتابداران بیشتر علاقه مند به مدیریت مجموعه اند تا گسترش مجموعه . آنها بیشتر به عنوان یک مفسر اطلاعات عمل میکنند تا یک گزینشگر. آنها به منظور اداره کردن میان برشی سیستم چاپی و سیستم اطلاعاتی الکترونیکی به وسیله به کاربردن مهارتهای برنامه ریزی ، انتخاب ، تحلیل و همکاری مجموعه ، تمایل دارند به جای "مدیران مجموعه"[2] ، "مدیران دانش"[3] باشند. (1994, Branin)
آگر چه جانشینی "دانش" برای "مجموعه" باعث شده تا توجه وتمرکز روی مدیریت چاپی محلی دورتر شود ، با این وجود کتابداران هنوز هم مسئول بررسی تمامی منابع اطلاعاتی جامعه ( چاپی و الکترونیکی) و سپس انتخاب ، سازماندهی ، و نگهداری منابع تشکیل دهنده مجموعه دانش هستند(Branin , 1994).
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir
مدیریت کارآفرینی
کارآفرینی به عنوان یک پدیده نوین در اقتصاد نقش موُثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزه دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا ، ایده ها ، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد.از این رو در یک گسترده وسیع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف کنندگان ، تولید کنندگان ، سرمایه گذاران) باید به کارآفرینی بپردازند و به سهم خود کارآفرین باشند.
آنچه دراین رابطه اهمیت دارد این است که علیرغم اهمیت روزافزون این پدیده و نقش فزاینده آن در اقتصاد جهانی کمتر به این موضوع پرداخته میشود. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش مارا نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه اقتصادی می کند و در این راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش ، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود.
در این رابطه با استفاده از منابع موجود و تجربیات حاصله فهرستی از موضوعات قابل تحقیق در سطح کارشناسی ارشد( و بعضا " در سطح دکتری) بصورت پروژه تحقیقاتی یا پایان نامه یا هر گونه تحقیق دیگری بطور خاص و در سطح مشخصی باید مورد توجه قرار گیرد.
واژه کارآفرینی(Entrepreneurship) از کلمه فرانسوی Enterprender به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است و بنا بر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر کارآفرین کسی است که مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی اداره و تقبل نماید.
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و از قرن شانزدهم به نوعی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح کرده اند در بین نظریات اقتصاددانان میتوان به نظریه توسعه اقتصادی ژوزف شومپیتر (پدر علم کارآفرینی) در سال 1934 اشاره کرد . نظریات وی مبنی بر آنکه کارآفرینان را موتور محرکه توسعه اقتصادی تلقی و عملکرد آنان را تخریب خلاق می داند مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. کارآفرینی از سوی روانشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها مورد توجه قرار گرفت و دانشمندان مدیریت نیز به کارآفرینی تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداخته اند. جامعه شناسان کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه می پردازند.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مطالب جدید تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.