دی 96 - پرسشنامه / مبانی نظری و پژوشی/ Spss
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقیاس پدر ی دیک (FS )

The Fatherhood Scale

 در ی دهه گذشته، تحقیقات علمی در مورد پدران انجام شده است که  هم  و هم دانش و فهم ما از تأثیر  پدر و مادر بر زندگی افزایش داده است((Marsiglio, Amato, Day, & Lamb,2000

جان گاتمنمی‌گوید: وجود پدرفقط به‌معنای دستیار مادر نیست. براساس تحقیقات پژوهشگران، پدران به‌طور عمده از طریق بازی بر فرزندان خود تاثیر می‌گذارند. پدرها درصد زیادی از وقتشان را در کنار کودک به‌بازی اختصاص می‌دهند.در حالیکه  بر نقش ارتباط پدر با کودک تاکید فراوانی صورت گرفته است ولی  بر چگونگی کیفیت ارتباط پدر با کودک و میزان تاثیر آن تحقیق و تاکید چندانی صورت نپذیرفته است(رحمتیان و همکاران، 1395). لذا تحقیق در این زمینه ضروری است و برای انجام ابزار تحقیق در این زمینه بسیار کم می باشد بر این اساس مقیاس پدر ی دیک که ابزار مناسبی در این زمینه می باشد ترجمه شد. این مقیاس یک پرسشنامه 64 سوالی است که 9 نقش پدری را مورد سنجش قرار می دهد.

همراه با 2 مقاله مرتبط رایگان

این پرسشنامه دارای روایی و پایایی و روش نمره گذاری مشخص و در قالب نرم افزار ورد نوشته شده و قابل ویرایش است.

دانلود  مقیاس پدر ی دیک

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا  کلیک فرمایید.


@rava2020.ir

www.rava20.ir

 

برای دسترسی به مطالب جالب در مورد موفقیت در زندگی و کسب و کار روش تحقیق، SPSS، انواع پرسشنامه و همچنین آگاهی از به روز شدن سایت در کانال تلگرامی ما عضو شوید.

کانال تلگرام 



تاریخ : جمعه 96/10/29 | 7:47 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

امروزه و با پیشرفت تکنولوژی می توان بدون وجود سرمایه هنگفت، کسب و کار موفقی راه اندازی کرد.

در قرن 21 دیگر زمانی نیست که برای آغاز یک کسب و کار و موفقیت درآن کار، یک سرمایه هنگفت لازم باشد؛ بی شک مشکلات افزایش سرمایه، توجیه قابل قبولی برای عدم تاسیس یک کسب و کار نیست.

در دهه پیش رو و با افزایش چشمگیر پیشرفت تکنولوژی، تاسیس یک شرکت و یا شروع یک کسب و کار آسانتر از قبل شده و می توان گفت ضروری ترین بخش برای شروع یک کار اراده و تلاش درآن راه است.

در ادامه با شش دلیل می توان اثبات کرد که با سرمایه بسیار کم هم می توان کسب و کاری برپا و کسب درآمد کرد؛

1_ تغییر طرز فکر

اکثر افراد باور ندارند که بدون پول می شود کسب و کاری برپا کرد. آنها می گویند برای استارت یک کار میلیون ها تومان پول لازم است؛ اما یک فرد خلاق و با اراده می داند که بدون داشتن پول هم می شود رویاهای خود را دنبال کرد. پس اولین گام برای شروع یک کسب و کار بدون داشتن پول، تغییر طرز فکر است.

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

2- بریادگیری تمرکز کن? 

بزرگترین سرمایه آدمی دانش است. قدم اول شما باید توجه به یادگیری باشد. هدف شما باید یادگرفتن همه چیز باشد؛ ولی دقت کنید این مورد با توجه به مسائل بزرگ در شروع کار، متفاوت است. این یادگیری ها به شما کمک می کند تا در آینده بتوانید دستاوردهای بزرگی داشته باشید. چرا که طبق یک مثل قدیمی اگر شما ورشکسته شوید، می توانید شرایط را به قبل بازگردانید، چون اگرچه پول شما از دست رفته ولی شما دانش چگونه بازگرداندن آن را دارید.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

3- استفاده از اینترنت

 

امروزه حتی تصور زندگی بدون اینترنت هم سخت است. وابسته شدن تمامی فعالیت های بشری به اینترنت حکایت از ورود انسان به دوران نوین تاریخ است که تاثیر بسیار زیادی در نحوه تفکر انسان دارد. به طور مثال شما هم اکنون در حال خواندن این مطلب از طریق اینترنت هستید، در صورتی که نیم قرن پیش، امکان به دست آوردن این مطالب به این شکل وجود نداشت. از این رو شما می توانید از این شرایط زمانی بهترین بهره را کسب کنید و با یک برنامه ریزی منظم، ساعاتی از روز را صرف خواندن کتاب و مقالات و تماشای ویدیو های آموزشی مرتبط با حوزه کاری خود در اینترنت کنید.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

4-توسعه یک ایده کسب و کار

قدم بعدی برای آغاز یک کسب و کار بدون داشتن پول، داشتن و توسعه یک ایده ی خوب است. این ایده باید بتواند یک نیاز را بر آورده کند و یا بتواند مشکلی را پاسخ دهد و همچنین پتانسیل سوددهی خوبی داشته باشد. به طوری که هرکسی آن را می شنود به آن علاقه مند شود.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

5-بازاریابی رایگان

 اقدام بعدی شما معرفی محصول و یا خدمات خود به دوستان و آشنایان است که این کار مسبب تبلیغ دهان به دهان می شود و شما بدون پرداخت هزینه کاربرانی دارید که به مبلغ شما تبدیل شده اند.

6- مجانی کار کنید

شما باید تا زمان کسب درآمد، پرداختی هایتان را به تاخیر بیاندازید و تا زمانی که پولی برای استخدام یک متخصص ندارید، تمام کارها را خودتان انجام دهید . درست است که انجام همه کارها زمان زیادی از شما می گیرد ولی بدون هیچ پرداختی کار جلو می رود. به طور مثال لری پیج، مارک زاگربرگ و مایکل دل همگی برای کسب و کار شخصیشان مجانی کار کرده اند.

اکنون با مطالعه مطالب بالا و ترکیب شان می توانید هرکاری که می خواهید را بدون سرمایه انجام دهید. بهتر است ابتدا لیست علاقه مندی های خود را پیدا کنید و در گام بعدی دانش خود در آن زمینه را افزایش دهید.

حتما همیشه باور داشته باشید که با جیب خالی نیز می شود کارهای زیادی انجام داد. برای شروع کسب و کارهای نوپا، اصول اصلی سرمایه کم است. در ادامه گزارش های مرتبط قبلی در این خصوص را می توانید مطالعه کنید.

برگرفته از مجله موفقیت گردآورنده  سعید پیرزاده

 



تاریخ : دوشنبه 96/10/25 | 12:8 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

امروزه و با پیشرفت تکنولوژی می توان بدون وجود سرمایه هنگفت، کسب و کار موفقی راه اندازی کرد.

در قرن 21 دیگر زمانی نیست که برای آغاز یک کسب و کار و موفقیت درآن کار، یک سرمایه هنگفت لازم باشد؛ بی شک مشکلات افزایش سرمایه، توجیه قابل قبولی برای عدم تاسیس یک کسب و کار نیست.

در دهه پیش رو و با افزایش چشمگیر پیشرفت تکنولوژی، تاسیس یک شرکت و یا شروع یک کسب و کار آسانتر از قبل شده و می توان گفت ضروری ترین بخش برای شروع یک کار اراده و تلاش درآن راه است.

در ادامه با شش دلیل می توان اثبات کرد که با سرمایه بسیار کم هم می توان کسب و کاری برپا و کسب درآمد کرد؛

1_ تغییر طرز فکر

اکثر افراد باور ندارند که بدون پول می شود کسب و کاری برپا کرد. آنها می گویند برای استارت یک کار میلیون ها تومان پول لازم است؛ اما یک فرد خلاق و با اراده می داند که بدون داشتن پول هم می شود رویاهای خود را دنبال کرد. پس اولین گام برای شروع یک کسب و کار بدون داشتن پول، تغییر طرز فکر است.

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

2- بریادگیری تمرکز کن? 

بزرگترین سرمایه آدمی دانش است. قدم اول شما باید توجه به یادگیری باشد. هدف شما باید یادگرفتن همه چیز باشد؛ ولی دقت کنید این مورد با توجه به مسائل بزرگ در شروع کار، متفاوت است. این یادگیری ها به شما کمک می کند تا در آینده بتوانید دستاوردهای بزرگی داشته باشید. چرا که طبق یک مثل قدیمی اگر شما ورشکسته شوید، می توانید شرایط را به قبل بازگردانید، چون اگرچه پول شما از دست رفته ولی شما دانش چگونه بازگرداندن آن را دارید.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

3- استفاده از اینترنت

 

امروزه حتی تصور زندگی بدون اینترنت هم سخت است. وابسته شدن تمامی فعالیت های بشری به اینترنت حکایت از ورود انسان به دوران نوین تاریخ است که تاثیر بسیار زیادی در نحوه تفکر انسان دارد. به طور مثال شما هم اکنون در حال خواندن این مطلب از طریق اینترنت هستید، در صورتی که نیم قرن پیش، امکان به دست آوردن این مطالب به این شکل وجود نداشت. از این رو شما می توانید از این شرایط زمانی بهترین بهره را کسب کنید و با یک برنامه ریزی منظم، ساعاتی از روز را صرف خواندن کتاب و مقالات و تماشای ویدیو های آموزشی مرتبط با حوزه کاری خود در اینترنت کنید.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

4-توسعه یک ایده کسب و کار

قدم بعدی برای آغاز یک کسب و کار بدون داشتن پول، داشتن و توسعه یک ایده ی خوب است. این ایده باید بتواند یک نیاز را بر آورده کند و یا بتواند مشکلی را پاسخ دهد و همچنین پتانسیل سوددهی خوبی داشته باشد. به طوری که هرکسی آن را می شنود به آن علاقه مند شود.

 

چگونه با سرمایه کم میلیونر شویم؟

 

5-بازاریابی رایگان

 اقدام بعدی شما معرفی محصول و یا خدمات خود به دوستان و آشنایان است که این کار مسبب تبلیغ دهان به دهان می شود و شما بدون پرداخت هزینه کاربرانی دارید که به مبلغ شما تبدیل شده اند.

6- مجانی کار کنید

شما باید تا زمان کسب درآمد، پرداختی هایتان را به تاخیر بیاندازید و تا زمانی که پولی برای استخدام یک متخصص ندارید، تمام کارها را خودتان انجام دهید . درست است که انجام همه کارها زمان زیادی از شما می گیرد ولی بدون هیچ پرداختی کار جلو می رود. به طور مثال لری پیج، مارک زاگربرگ و مایکل دل همگی برای کسب و کار شخصیشان مجانی کار کرده اند.

اکنون با مطالعه مطالب بالا و ترکیب شان می توانید هرکاری که می خواهید را بدون سرمایه انجام دهید. بهتر است ابتدا لیست علاقه مندی های خود را پیدا کنید و در گام بعدی دانش خود در آن زمینه را افزایش دهید.

حتما همیشه باور داشته باشید که با جیب خالی نیز می شود کارهای زیادی انجام داد. برای شروع کسب و کارهای نوپا، اصول اصلی سرمایه کم است. در ادامه گزارش های مرتبط قبلی در این خصوص را می توانید مطالعه کنید.

برگرفته از مجله موفقیت گردآورنده  سعید پیرزاده

 



تاریخ : دوشنبه 96/10/25 | 12:8 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

تمرین خوش‌فکری

زیاد مهم نیست که ما ثروتمند به دنیا آمده ایم یا فقیر، همچنین اهمیتی ندارد که مدرک تحصیلی ما چیست. کمتر ما را صرفا براساس مدرک تحصیلی ارزیابی می کنند و جالب است بدانید که اگر فکرمان خوب کار کند و به ما لقب خوش‌فکر بدهند، حتی وجود نقصی در جسممان هم به چشم نخواهد آمد.

مجله پنجره خلاقیت: زیاد مهم نیست که ما ثروتمند به دنیا آمده ایم یا فقیر، همچنین اهمیتی ندارد که مدرک تحصیلی ما چیست. کمتر ما را صرفا براساس مدرک تحصیلی ارزیابی می کنند و جالب است بدانید که اگر فکرمان خوب کار کند و به ما لقب خوش‌فکر بدهند، حتی وجود نقصی در جسممان هم به چشم نخواهدآمد. اگر به اندازه کافی برای دستیابی به این لقب و جایگاه برنامه ریزی، تلاش و هدف گذاری کنیم، یقین داشته باشیم که پس از مدتی تمام زمینه های دستیابی به اهداف والا و حتی دست نیافتنی فراهم خواهدآمد.

چگونه خوش فکری را تمرین کنیم؟

1. کمال همنشین در ما اثر می کند.

اگر پنج نفری که بیشترین زمان خود را با آنها می گذرانید، به جز خانواده و اقوام، شما از آنها خوش فکرتر، ثروتمندتر، موفق تر و داناتر هستید، اجازه دهید صادقانه بگویم که برای شما متاسفم! چون شما از آنها چیزی یاد نمی گیرید ولی اگر آنها از شما جلوتر هستند، به شما تبریک می گویم. پس اولین گام برای تمرین خوش فکری این است که با انسان های خوش فکر مراوده و نشست و برخاست داشته باشیم. تمام کسانی که ما با آنها مراوده داریم، بدون تردید روی ما اثر می گذارند، حتی اگر تعامل مستقیمی هم نداشته باشیم. اگر با انسان هایی بنشینیم که مدام در حال رشد و یادگیری هستند و همواره با افکار بلندپروازانه در حال ریسک، سعی و خطا هستند، بدون شک ما هم آن گونه خواهیم شد. مراقب باشیم که به طور ناخودآگاه از اطرافیانمان تاثیر منفی نگیریم؛ منظور از تاثیر منفی حتی می تواند تاثیرنگرفتن باشد، زمانی که ما پیشرفت نمی کنیم، یعنی درجا می زنیم و وقتی درجا می زنیم، یعنی دیگران پیشرفت می کنند و وقتی دیگران پیشرفت کنند، یعنی ما در حال پسرفت و عقب ماندن هستیم.

 2. افکار خوب، عمر کوتاهی دارند.

 یکی از تمرین ها برای خوش فکری این است که به محض اینکه فکر ناب و خلاقانه ای به ذهنمان خطور می کند، سریعا اقدام کنیم و بدانیم که شاید لحظه ای بعد، انگیزه، انرژی و حوصله عملی کردن آن را نداشته باشیم. آگاه باشید زمانی که افکار ناب به سراغ ما می آیند، ما پتانسیل و انرژی لازم را برای عملی کردن آنها داریم. اگر وجود ما و کائنات، آمادگی لازم را نداشته باشند، حتی فکر چیزی هم به سر ما نمی زند. بدانیم که چون زمینه آماده است، آن فکر به ذهن ما خطور کرده است، پس به سرعت دست به اقدام بزنید.

 

3. در محیط مناسب قرار بگیریم.

حتی اگر شرایط کنونی زندگی، کسب و کار و روزگار بر وفق مراد ما نیست، می توانیم با خواندن مطالب انگیزشی، کتاب های مفید، گوش دادن به صوت های موثر و مکالمه با افراد خوش فکر، موقتا حال فکر خود را خوب کنیم. بدون شک ناله و زاری وضعیت ما را بهتر نخواهدکرد؛ اگرچه بسیاری از افراد می گویند که بی جهت خوش بودن هم آب و نان نمی شود، ولی تحقیقات نشان داده است که در زمان گرفتاری ها، بی جهت خوش بودن احتمال دستیابی به شرایط بهتر را بیشتر می کند تا غم و گله و شکایت. وقتی محیط، شرایط و آدم های مناسب در اطراف ما قرار بگیرند، ما هم ناخودآگاه در شرایطی قرار می گیریم که می توانیم افکار مثبت و اثرگذار را جذب کنیم. پس حواسمان باشد که در این شرایط تیر و کمان خود را همراه داشته باشیم و با سلاح قلم و کاغذ، شکارچی افکار ناب باشیم و از یادداشت برداری غفلت نکنیم.

4. اولویت اصلی را خوش فکری قرار دهیم.

 در هر شرایط و موقعیتی به دنبال ایده دادن، ایده پردازی و یافتن یک نکته مثبت باشیم و این تمرین را آنقدر انجام دهیم تا بتوانیم به خوب فکر کردن، خوش فکری، مثبت فکرکردن و مثبت دیدن عادت کنیم؛ به طوری که خودمان را موظف کنیم، حتی از یک واقعا ناخوشایند یک نکته مثبت پیدا کنیم و این را بارها تمرین کنیم. برای این کار وقتی به اخبار گوش می دهیم و حادثه ای را گزارش می کنند، سعی کنیم نکته مثبتی را پیدا کنیم و پیش بینی کنیم که عواقب این حادثه چه نکات مثبتی را به بار خواهدآورد. وقتی خبر ناگواری را از کسی برای ما می آورند، تلاش کنیم تا ببینیم چه خیری در آن بوده است. شاید پیشینیان ما به همین دلیل در هر اتفاقی می گفتند حتما خیری در آن بوده است. شاید آنها می خواستند که ما را به مهارت خوب فکر کردن و خوش فکری مسلط کنند.

5. تمرین، تکرار، تسلط، کوتاه نیایید؛ اگر طعم شیرین خوش فکر بودن را چشیده اید، پس ادامه دهید و اصرار کنید.

 مداومت و اصرار است که ما را به نتیجه می رساند. با این تمرین ها و با این تغییرات که ایجاد می کنیم، به زودی شاهد نتایج مثبت و چشمگیری در روند زندگی و کسب و کار خود خواهیم بود. انسان ها تصمیمات کوچ زیادی را در زندگی خود می گیرند و این تصمیمات دریک لحظه اتفاق می افتند. تفاوت انسان های موفق و ناموفق در تصمیماتی است که گرفته اند و می گیرند و باید بدانیم آن تصمیم، فقط در آن لحظه گرفته نشده است، بلکه حاصل طرز تفکر آن فرد و این است که چگونه فکرکردن را چطور آموخته و چطور خود را به خوش فکر بودن عادت داده و بدون شک، سال ها تمرین و تکرار منجر به یک تصمیم در یک لحظه شده که مسیر زندگی و کسب و کار آن فرد را تغییر داده است. ما به کسی که تصمیمات کلیدی می گیرد، می گوییم چقدر خوش فکر است، ولی یادمان باشد که آن خوش فکری در لحظه رخ نمی دهد، بلکه نتیجه سال ها آموزش، تعلیم، تمرین، تکرار و تسلط است.



تاریخ : دوشنبه 96/10/25 | 11:47 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟

این ها چند دسته از افرادی هستند که در هنگام مطرح کردن اهدافتان، باید حواستان به آن ها باشد:

 1. افرادی که اهداف خودشان را دنبال نمی کنند

هر کسی سیستم اعتقادی مخصوص به خود را دارد که چه چیزی ممکن یا غیرممکن است، که با نحوه تربیت او در ارتباط است. بسیاری از افراد هستند که به شما پیشنهاد می دهند تا اهداف خود را به سطحی پایین تر بیاورید که با توجه به درک آن ها از ممکن بودن، به نظرشان امکان پذیر بیاید. با این کار، ما به زندگی بر اساس قواعد مورد قبول اجتماع بسنده می کنیم به جای اینکه به دنبال نوآوری ها، کسب و کارها و رفتارهایی باشیم که می تواند تمام جامعه را از وضع کنونی بهبود دهد.

کسی که اهداف خودش را دنبال نمی کند ممکن است به شما پیشنهاد دهد که نیازی به تغییر کردن ندارید. این خواسته خودخواهانه فردی است که می خواهد با پایین نگه داشتن شما، احساس برابری کند. این موضوع بسیار زیان آور است، چرا که باعث می شود شما به جای تلاش کردن، به وضع فعلی بسنده کنید. در این حالت، باورهای آن ها هرگز به چالش کشیده نمی شود و اهداف شما هرگز برآورده نمی شود.

حتی بدتر از آن، فردی است که به طور کلامی با تلاش شما موافقت می کند، ولی به صورت غیر کلامی مخالفت می کند. گفته شده است که ما 93 درصد به طور غیر کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم. از طریق نورون های آینه ای، مغزهای ما حداقل به صورت غیر هوشیارانه می توانند هر چیزی که گفته نمی شود را متوجه شوند. کسی که به صورت کلامی با شما موافقت می کند ولی به صورت غیر کلامی به شما تردید دارد، باعث خواهد شد که شما خودتان را زیر سؤال ببرید.

 وقتی که به هدف خود فکر می کنید احساس تردید می کنید، و این ممکن است پیشرفت شما را خدشه دار کند حتی پیش از اینکه شروع شود. وقتی که اهداف ما هنوز در حال توسعه هستند، باید مطمئن شویم که در کنار افرادی قرار نداریم که در ناباوری و بی اعتقادی زندگی می کنند.

راهکار: اهداف خود را با کسانی در میان بگذارید که قبلاً در آن زمینه از زندگی خود به موفقیت دست یافته اند، یا کسانی که در حال حاضر در تلاش برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود هستند. آن ها سیستم هایی اعتقادی دارند که شکاک ها و کسانی که فکر کوچکی دارند از آن بهره مند نیستند. این ها معدود افرادی هستند که وقتی شما به خودتان تردید پیدا کنید، با شما مخالفت خواهند کرد. کسانی که با باورهای محدود کننده شما مبارزه خواهند کرد و شما را به استاندارد بالاتری از زندگی سوق خواهند داد.

2. افرادی که به جای تعهد و سرسپردگی شما، هدفتان را تحسین می کنند

از آنجایی که ما مخلوقاتی اجتماعی هستیم، اغلب می خواهیم که به وسیله افرادی که نزدیک خود نگه می داریم پذیرفته شویم. دوستان و خانواده های خوش نیت ما سعی می کنند با تحسین اهدافی که تعیین می کنیم، عزت نفس ما را تقویت کنند. ولی این کار بی فایده است چرا که به جای اقدام ما، نیت مان را مورد تأیید قرار می دهد. روانشناسان ثابت کرده اند که تحسین کردن فرایند به جای عملکرد، برای عزت نفس و دستیابی به هدف سودمندتر است. عمل مشخص کردن هدف و دنبال کردن راهی برای رسیدن به عظمت، آزاردهنده است. اگر اطرافیانمان فقط برای تعیین کردن هدف ما را تحسین کنند و این کار مایه تسلی ما شود، شاید هرگز پیگیری لازم برای دستیابی به آن هدف را پیدا نکنیم. مجدداً به کُنج راحتی خود بر می گردیم به جای اینکه سوار هواپیمای موفقیت شویم.

راهکار: یادتان باشد که هدف تعیین کردن شما را از بقیه جدا نمی کند. باید مراقب حس آسایشی باشیم که تحسین توسط دیگران می تواند به وجود بیارد. اگر هدف های خود را با کسانی که دوستشان دارید در میان بگذارید، به خودتان یادآوری کنید که هنوز راه درازی تا رسیدن به موفقیت دارید و پیگیری راه همیشه حس بهتری نسبت به تأیید شدن توسط دیگران دارد. اگر کسی به شما بابت هدف تعیین کردن تبریک بگوید، آن تبریک را در ذهن خود به گونه ای جای دهید که انگار بابت تعهد و تلاشتان برای دستیابی به آن هدف به شما تبریک می گویند.

3. افرادی که همیشه انتقاد می کنند

انتقاد لزوماً سمی نیست، ولی این شخصی نیست که شما وقتی هدفتان تازه در مراحل اولیه است، بخواهید با او صحبت کنید.

شاید شما تمام اعتماد به نفس موجود در جهان را داشته باشید، ولی هنوز هم باید در نظر بگیرید که چشم اندازتان تازه در ابتدای راه است و باید مورد محافظت قرار بگیرد. در این مرحله، حرکت لحظه ای دارای اهمیت بسیار زیاد است. اغلب اوقات، فرد منتقد نیت خوبی دارد؛ او نمی خواهد ببیند که شما وارد مسیر اشتباهی شوید. ولی ممکن است توصیه او را به سادگی با کمال گرایی اشتباه بگیریم. وقتی نظر این افراد در مراحل اولیه فرایند بیان شود، تنها باعث می شود که سفر ما به تعویق بیفتد یا اینکه مسیرمان به سمت موفقیت به کلی متوقف شود.

 

راهکار: این افراد ذهنیتی دارند که می تواند برای ویرایش دستنوشته های ما، بررسی محصولاتمان و قوی کردن مجموعه مهارت هایمان بسیار مفید باشد. مهم است که این افراد را در حلقه ارتباطی خود حفظ کنیم، ولی تنها وقتی می توانیم اهدافمان را با آن ها در میان بگذاریم که به نتایج قابل قبولی رسیده باشیم. در آن نقطه، می توانیم از منتقدان درخواست فیدبک کنیم. آن ها می توانند کیفیت تلاش ما را افزایش دهند.

برگرفته از مجله موفقیت 



تاریخ : دوشنبه 96/10/25 | 11:40 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

گفته شده است که همان لحظه ای که هدفی را تعیین می کنیم، باید آن را به همه بگوییم تا ابزاری برای تضمین موفقیت باشد. این تعهدی به تمام دنیاست که تضمین می کند تا ما برای رسیدن به آن هدف، حاضر باشیم فشار اضافه را تحمل کنیم. ولی آیا این کار همیشه بهترین رویکرد است؟

این ها چند دسته از افرادی هستند که در هنگام مطرح کردن اهدافتان، باید حواستان به آن ها باشد:

 1. افرادی که اهداف خودشان را دنبال نمی کنند

هر کسی سیستم اعتقادی مخصوص به خود را دارد که چه چیزی ممکن یا غیرممکن است، که با نحوه تربیت او در ارتباط است. بسیاری از افراد هستند که به شما پیشنهاد می دهند تا اهداف خود را به سطحی پایین تر بیاورید که با توجه به درک آن ها از ممکن بودن، به نظرشان امکان پذیر بیاید. با این کار، ما به زندگی بر اساس قواعد مورد قبول اجتماع بسنده می کنیم به جای اینکه به دنبال نوآوری ها، کسب و کارها و رفتارهایی باشیم که می تواند تمام جامعه را از وضع کنونی بهبود دهد.

کسی که اهداف خودش را دنبال نمی کند ممکن است به شما پیشنهاد دهد که نیازی به تغییر کردن ندارید. این خواسته خودخواهانه فردی است که می خواهد با پایین نگه داشتن شما، احساس برابری کند. این موضوع بسیار زیان آور است، چرا که باعث می شود شما به جای تلاش کردن، به وضع فعلی بسنده کنید. در این حالت، باورهای آن ها هرگز به چالش کشیده نمی شود و اهداف شما هرگز برآورده نمی شود.

حتی بدتر از آن، فردی است که به طور کلامی با تلاش شما موافقت می کند، ولی به صورت غیر کلامی مخالفت می کند. گفته شده است که ما 93 درصد به طور غیر کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم. از طریق نورون های آینه ای، مغزهای ما حداقل به صورت غیر هوشیارانه می توانند هر چیزی که گفته نمی شود را متوجه شوند. کسی که به صورت کلامی با شما موافقت می کند ولی به صورت غیر کلامی به شما تردید دارد، باعث خواهد شد که شما خودتان را زیر سؤال ببرید.

 وقتی که به هدف خود فکر می کنید احساس تردید می کنید، و این ممکن است پیشرفت شما را خدشه دار کند حتی پیش از اینکه شروع شود. وقتی که اهداف ما هنوز در حال توسعه هستند، باید مطمئن شویم که در کنار افرادی قرار نداریم که در ناباوری و بی اعتقادی زندگی می کنند.

راهکار: اهداف خود را با کسانی در میان بگذارید که قبلاً در آن زمینه از زندگی خود به موفقیت دست یافته اند، یا کسانی که در حال حاضر در تلاش برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود هستند. آن ها سیستم هایی اعتقادی دارند که شکاک ها و کسانی که فکر کوچکی دارند از آن بهره مند نیستند. این ها معدود افرادی هستند که وقتی شما به خودتان تردید پیدا کنید، با شما مخالفت خواهند کرد. کسانی که با باورهای محدود کننده شما مبارزه خواهند کرد و شما را به استاندارد بالاتری از زندگی سوق خواهند داد.

2. افرادی که به جای تعهد و سرسپردگی شما، هدفتان را تحسین می کنند

از آنجایی که ما مخلوقاتی اجتماعی هستیم، اغلب می خواهیم که به وسیله افرادی که نزدیک خود نگه می داریم پذیرفته شویم. دوستان و خانواده های خوش نیت ما سعی می کنند با تحسین اهدافی که تعیین می کنیم، عزت نفس ما را تقویت کنند. ولی این کار بی فایده است چرا که به جای اقدام ما، نیت مان را مورد تأیید قرار می دهد. روانشناسان ثابت کرده اند که تحسین کردن فرایند به جای عملکرد، برای عزت نفس و دستیابی به هدف سودمندتر است. عمل مشخص کردن هدف و دنبال کردن راهی برای رسیدن به عظمت، آزاردهنده است. اگر اطرافیانمان فقط برای تعیین کردن هدف ما را تحسین کنند و این کار مایه تسلی ما شود، شاید هرگز پیگیری لازم برای دستیابی به آن هدف را پیدا نکنیم. مجدداً به کُنج راحتی خود بر می گردیم به جای اینکه سوار هواپیمای موفقیت شویم.

راهکار: یادتان باشد که هدف تعیین کردن شما را از بقیه جدا نمی کند. باید مراقب حس آسایشی باشیم که تحسین توسط دیگران می تواند به وجود بیارد. اگر هدف های خود را با کسانی که دوستشان دارید در میان بگذارید، به خودتان یادآوری کنید که هنوز راه درازی تا رسیدن به موفقیت دارید و پیگیری راه همیشه حس بهتری نسبت به تأیید شدن توسط دیگران دارد. اگر کسی به شما بابت هدف تعیین کردن تبریک بگوید، آن تبریک را در ذهن خود به گونه ای جای دهید که انگار بابت تعهد و تلاشتان برای دستیابی به آن هدف به شما تبریک می گویند.

3. افرادی که همیشه انتقاد می کنند

انتقاد لزوماً سمی نیست، ولی این شخصی نیست که شما وقتی هدفتان تازه در مراحل اولیه است، بخواهید با او صحبت کنید.

شاید شما تمام اعتماد به نفس موجود در جهان را داشته باشید، ولی هنوز هم باید در نظر بگیرید که چشم اندازتان تازه در ابتدای راه است و باید مورد محافظت قرار بگیرد. در این مرحله، حرکت لحظه ای دارای اهمیت بسیار زیاد است. اغلب اوقات، فرد منتقد نیت خوبی دارد؛ او نمی خواهد ببیند که شما وارد مسیر اشتباهی شوید. ولی ممکن است توصیه او را به سادگی با کمال گرایی اشتباه بگیریم. وقتی نظر این افراد در مراحل اولیه فرایند بیان شود، تنها باعث می شود که سفر ما به تعویق بیفتد یا اینکه مسیرمان به سمت موفقیت به کلی متوقف شود.

 

راهکار: این افراد ذهنیتی دارند که می تواند برای ویرایش دستنوشته های ما، بررسی محصولاتمان و قوی کردن مجموعه مهارت هایمان بسیار مفید باشد. مهم است که این افراد را در حلقه ارتباطی خود حفظ کنیم، ولی تنها وقتی می توانیم اهدافمان را با آن ها در میان بگذاریم که به نتایج قابل قبولی رسیده باشیم. در آن نقطه، می توانیم از منتقدان درخواست فیدبک کنیم. آن ها می توانند کیفیت تلاش ما را افزایش دهند.

برگرفته از مجله موفقیت 



تاریخ : دوشنبه 96/10/25 | 11:40 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

آیا می دانید تک تک کلمات و جملاتی که در زندگی روزانه خود استفاده می کنید تا چه اندازه روی روحیه و رفتار شما تاثیر دارد؟ آیا تاکنون به زبان خود توجه کرده اید؟ نه فقط زبان گفتاری که بلکه تفکرات درونی و مکالماتی که با خودتان دارید، توجه کرده اید؟

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

همچون مسایل دیگر، نخستین مرحله برای کنترل زبان، آگاهی است؛ بسیاری از مردم به نحوه صحبت کردن درونی و با دیگران آگاه نیستند. توجه کنید که آیا مثبت یا منفی صحبت می کنید. آیا واقعا به نوع بیان خود و تاکید خود روی جملات مختلف آگاهی دارید؟

شناخت اصول زبان شناسی به زمان نیاز دارد. خیلی از مردم هستند که بدون آگاهی از جملاتی استفاده می کنند که بار منفی زیادی دارند و وقتی شما منفی فکر کنید چه می شود؟ معلوم است. افکار منفی به رفتارهای منفی منجر می شود. در آخر هم موجب ایجاد مشکلات و ناراحتی در زندگی می شود. با خفه کردن این افکار منفی در نطفه، می توانیم بسیاری از دردها و ناراحتی را از زندگی خود دور کنیم.

در ادامه 7 جمله منفی را ذکر کرده ایم که باید از دایره لغات ذهن خود دور بریزید و در ادامه آن 7 جمله ای را مطرح کرده ایم که با تکرار آنها در زندگی، موفقیت های زیادی نصیبتان خواهد شد.

 به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

جملاتی که باید از آنها اجتناب کرد

1. نمی توانم ...

«نتوانستن» کلمه ای تضعیف کننده است که بین شما و اهدافتان فاصله زیادی ایجاد می کند. تاثیر این کلمه تا این حد است که شما پیش از آغاز اهداف خود، شکست می خورید. افراد عاقل و موفق اعتقاد دارند اصولا جمله ای به نام «نمی توانم» وجود ندارد. باید همیشه به خوبی ها فکر کنید و به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود باشید. به خود فرصت امتحان بدهید. برای این کار باید این جمله را کاملا و برای همیشه از دهان خود بیندازید.

2. سعی می کنم

آیا تاکنون برای بلند شدن «سعی» کرده اید؟ اکنون امتحان کنید. آیا می شود؟ مسلما نه! وقتی می گوییم «سعی خود را خواهم کرد» در اصل اعتراف می کنیم آماده انجام این کار نیستیم. به قول یودا در فیلم جنگ ستارگان: یک کار را انجام دهید یا ندهید. تلاش می کنم هیچ معنایی ندارد.

 

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

3. کاش مجبور نبودم ...

این جمله نوعی ناله و شکایت هم هست. عموما مردم دوست ندارند به غرغرهای افراد گوش کنند و انجام دادن آن چندان صورت خوشی ندارد. اگر چیزی را دوست ندارید، شرایط را عوض کنید. سعی کنید همیشه با لبخند زندگی خود را پیش ببرید.

4. من باید ...

کلمه «باید» به طور ذاتی بار منفی دارد. «باید» به معنای از دست دادن است: از دست دادن موقعیت همیشه به دستاوردهای مثبت منجر نمی شود. این کلمه نوعی انتقاد و سرزنش است و بهتر است از مکالمات روزانه خود آن را دور بریزید. به جای اینکه به طور مدام به خود یادآوری کنید چه کارهایی را «باید» انجام دهید روی مسایلی تمرکز کنید که اوضاع را بهتر می کنند.

5. من نیاز دارم ...

هر چند وقت یکبار جار می زنید برای انجام کار خود به چیزی نیاز دارید اما در واقع به آنها نیازی ندارید؟ کلمه «نیاز» نوعی وابستگی غیر سالم ایجاد می کند. دفعه بعد که این کلمه از دهان شما خارج شد، دوباره به آن فکر کنید و ببینید آیا واقعا به آن چیزی که فکر می کنید نیاز دارید؟ اگر ندارید، این تفکر منفی را از ذهن خود بیرون کنید.

6. احوالپرسی منفی همچون «بد نیستم» یا «بدتر از این این نمی شود»

این جملات را خیلی می شنویم. بسیاری از مردم بدون اینکه تاثیر این جملات را بدانند، از آنها در جواب احوالپرسی ها استفاده می کنند. در نتیجه استفاده این جملات نیز احساس منفی پیدا می کنند. چرا از واژه های مثبت استفاده نمی کنید. یا حداقل صادق باشید: وقتی خوب نیستید لازم نیست بگویید: عالی هستم! یا از این بهتر نمی شود.

7. هرگز

واژه «هرگز» محدودیت های فوری در زندگی شما ایجاد می کند. استفاده از این واژه باعث از بین بردن فرصت ها در زندگی می شود. این واژه ذهن را محدود می کند و نمی توان راهکارهای مناسب را پیدا کرد. از همین لحظه تصمیم بگیرید هرگز از «هرگز» استفاده نکنید.

جملاتی که بهتر است در زندگی زیاد استفاده کنید

1. بله!

ریچارد برنسون که کارآفرین موفقی است می گوید یکی از کلیدهای موفقیت او استفاده آگاهانه و مکرر از واژه «بله» بوده است. دفعه بعد که خواستید نه بگویید، سعی کنید به جای آن بله بگویید. این واژه شما را وارد دنیای تازه ای از انتخاب ها و امکانات می کند و به ناگه متوجه می شوید زندگی بسیار سرگرم کننده تر و شادتر از قبل شده است.

2. من خوش شانس / شکرگزار هستم

ثابت شده شکرگزاری و تشکر باعث کمرنگ شدن نشانه های افسردگی و ناراحتی می شود. قبل از خوابیدن سعی کنید دست کم 3 چیزی را یادآوری کنید که باعث شکرگزاری شما شده اند. به خوش شانس بودن خود اعتقاد داشته باشید و برای آن سپاسگزار باشید. به جای فکر و خیال های پوچ و بی ارزش و ترس های بیهوده، با فکرهای مثبت به رختخواب بروید و آسوده بخوابید تا صبح خوبی هم داشته باشید.

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

 به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

3. من می توانم

این جمله بهترین جایگزین برای «سعی خواهم کرد» است. به جای جمله «سعی خواهم کرد» همیشه از فعل توانستن و «من می توانم» استفاده کنید و معجزه آن را به عینه ببینید. وقتی می گویید «من می توانم» در واقع به خود این امید را می دهید که هدف های شما قابل دسترسی هستند. اینکه واقعا به اهداف خود برسید یا نه اهمیت ندارد مهم این است بر ای محقق کردن آن همه تلاش خود را کرده اید.

4. چه می شود اگر ...؟

این عبارت نیز بهترین جایگزین برای «هرگز» یا «غیرممکن» است. به جای محدود کردن خود، از این عبارت استفاده کنید و امکان رخ دادن مسایل مورد نظر را بالا ببرید. این جمله به شما برای پیدا کردن راهکار مناسب شجاعت می دهد. هنگامی که احساس ناامیدی داشتید با خود بپرسید چه می شود اگر ...؟ و می بینید راهکار مناسب به ذهنتان خطور خواهد کرد.

5. احوالپرسی مثبت همچون «من خوبم»

وقتی کسی احوالتان را جویا می شود به جای استفاده از عبارت های منفی همچون «بد نیستم» یا «از این بدتر نمی شوم» به او بگویید «خوبم. ممنون». وقتی روز خوبی نداشته اید نیز بهتر صادق باشید و بگویید: «روز خوبی نداشته ام اما مطمئن هستم فردا بهتر خواهم بود.»

6. عبارت های مثبت همچون «یادم باشد ... »

واژه های ما تاثیر بسیاری روی افکار و اعمال ما دارند. مثلا وقتی جمله منفی همچون «یادم نرود قبض را پرداخت کنم.» در واقع ذهن به بار منفی جمله می چسبد و شما فراموش می کنید قبض را پرداخت کنید. اما اگر در عوض بگویید: «یادم باشد قبض را پرداخت کنم» مطمئنا خاطرتان خواهد ماند. همیشه در ذهن خود هم با واژه های مثبت با خود حرف بزنید.

7. از این بدتر هم می توانست باشد

هرگاه در شرایط ناگوار و غیرقابل تحملی گرفتار شدید سعی کنید ذهن خود را با فکر کردن به اوضاع بدتر پرت کنید. این راهکار باعث کاهش درد و ناراحتی شما می شود. وقتی به اوضاع بدتر از آنچه گرفتار آن هستیم فکر می کنیم، ناراحتی ما از اوضاع پیش رو به طور محسوسی کاهش پیدا می کند.

برگرفته از مجله موفقیت

برای دسترسی به مطالب جالب در مورد موفقیت در زندگی و کسب و کار روش تحقیق، SPSS ، انواع پرسشنامه و همچنین آگاهی از به روز شدن سایت در کانال تلگرامی ما عضو شوید.

کانال تلگرام



تاریخ : یکشنبه 96/10/24 | 9:11 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

آیا می دانید تک تک کلمات و جملاتی که در زندگی روزانه خود استفاده می کنید تا چه اندازه روی روحیه و رفتار شما تاثیر دارد؟ آیا تاکنون به زبان خود توجه کرده اید؟ نه فقط زبان گفتاری که بلکه تفکرات درونی و مکالماتی که با خودتان دارید، توجه کرده اید؟

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

همچون مسایل دیگر، نخستین مرحله برای کنترل زبان، آگاهی است؛ بسیاری از مردم به نحوه صحبت کردن درونی و با دیگران آگاه نیستند. توجه کنید که آیا مثبت یا منفی صحبت می کنید. آیا واقعا به نوع بیان خود و تاکید خود روی جملات مختلف آگاهی دارید؟

شناخت اصول زبان شناسی به زمان نیاز دارد. خیلی از مردم هستند که بدون آگاهی از جملاتی استفاده می کنند که بار منفی زیادی دارند و وقتی شما منفی فکر کنید چه می شود؟ معلوم است. افکار منفی به رفتارهای منفی منجر می شود. در آخر هم موجب ایجاد مشکلات و ناراحتی در زندگی می شود. با خفه کردن این افکار منفی در نطفه، می توانیم بسیاری از دردها و ناراحتی را از زندگی خود دور کنیم.

در ادامه 7 جمله منفی را ذکر کرده ایم که باید از دایره لغات ذهن خود دور بریزید و در ادامه آن 7 جمله ای را مطرح کرده ایم که با تکرار آنها در زندگی، موفقیت های زیادی نصیبتان خواهد شد.

 به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

جملاتی که باید از آنها اجتناب کرد

1. نمی توانم ...

«نتوانستن» کلمه ای تضعیف کننده است که بین شما و اهدافتان فاصله زیادی ایجاد می کند. تاثیر این کلمه تا این حد است که شما پیش از آغاز اهداف خود، شکست می خورید. افراد عاقل و موفق اعتقاد دارند اصولا جمله ای به نام «نمی توانم» وجود ندارد. باید همیشه به خوبی ها فکر کنید و به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود باشید. به خود فرصت امتحان بدهید. برای این کار باید این جمله را کاملا و برای همیشه از دهان خود بیندازید.

2. سعی می کنم

آیا تاکنون برای بلند شدن «سعی» کرده اید؟ اکنون امتحان کنید. آیا می شود؟ مسلما نه! وقتی می گوییم «سعی خود را خواهم کرد» در اصل اعتراف می کنیم آماده انجام این کار نیستیم. به قول یودا در فیلم جنگ ستارگان: یک کار را انجام دهید یا ندهید. تلاش می کنم هیچ معنایی ندارد.

 

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

3. کاش مجبور نبودم ...

این جمله نوعی ناله و شکایت هم هست. عموما مردم دوست ندارند به غرغرهای افراد گوش کنند و انجام دادن آن چندان صورت خوشی ندارد. اگر چیزی را دوست ندارید، شرایط را عوض کنید. سعی کنید همیشه با لبخند زندگی خود را پیش ببرید.

4. من باید ...

کلمه «باید» به طور ذاتی بار منفی دارد. «باید» به معنای از دست دادن است: از دست دادن موقعیت همیشه به دستاوردهای مثبت منجر نمی شود. این کلمه نوعی انتقاد و سرزنش است و بهتر است از مکالمات روزانه خود آن را دور بریزید. به جای اینکه به طور مدام به خود یادآوری کنید چه کارهایی را «باید» انجام دهید روی مسایلی تمرکز کنید که اوضاع را بهتر می کنند.

5. من نیاز دارم ...

هر چند وقت یکبار جار می زنید برای انجام کار خود به چیزی نیاز دارید اما در واقع به آنها نیازی ندارید؟ کلمه «نیاز» نوعی وابستگی غیر سالم ایجاد می کند. دفعه بعد که این کلمه از دهان شما خارج شد، دوباره به آن فکر کنید و ببینید آیا واقعا به آن چیزی که فکر می کنید نیاز دارید؟ اگر ندارید، این تفکر منفی را از ذهن خود بیرون کنید.

6. احوالپرسی منفی همچون «بد نیستم» یا «بدتر از این این نمی شود»

این جملات را خیلی می شنویم. بسیاری از مردم بدون اینکه تاثیر این جملات را بدانند، از آنها در جواب احوالپرسی ها استفاده می کنند. در نتیجه استفاده این جملات نیز احساس منفی پیدا می کنند. چرا از واژه های مثبت استفاده نمی کنید. یا حداقل صادق باشید: وقتی خوب نیستید لازم نیست بگویید: عالی هستم! یا از این بهتر نمی شود.

7. هرگز

واژه «هرگز» محدودیت های فوری در زندگی شما ایجاد می کند. استفاده از این واژه باعث از بین بردن فرصت ها در زندگی می شود. این واژه ذهن را محدود می کند و نمی توان راهکارهای مناسب را پیدا کرد. از همین لحظه تصمیم بگیرید هرگز از «هرگز» استفاده نکنید.

جملاتی که بهتر است در زندگی زیاد استفاده کنید

1. بله!

ریچارد برنسون که کارآفرین موفقی است می گوید یکی از کلیدهای موفقیت او استفاده آگاهانه و مکرر از واژه «بله» بوده است. دفعه بعد که خواستید نه بگویید، سعی کنید به جای آن بله بگویید. این واژه شما را وارد دنیای تازه ای از انتخاب ها و امکانات می کند و به ناگه متوجه می شوید زندگی بسیار سرگرم کننده تر و شادتر از قبل شده است.

2. من خوش شانس / شکرگزار هستم

ثابت شده شکرگزاری و تشکر باعث کمرنگ شدن نشانه های افسردگی و ناراحتی می شود. قبل از خوابیدن سعی کنید دست کم 3 چیزی را یادآوری کنید که باعث شکرگزاری شما شده اند. به خوش شانس بودن خود اعتقاد داشته باشید و برای آن سپاسگزار باشید. به جای فکر و خیال های پوچ و بی ارزش و ترس های بیهوده، با فکرهای مثبت به رختخواب بروید و آسوده بخوابید تا صبح خوبی هم داشته باشید.

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

 به جای این جملات، این جملات را به کار ببرید!

3. من می توانم

این جمله بهترین جایگزین برای «سعی خواهم کرد» است. به جای جمله «سعی خواهم کرد» همیشه از فعل توانستن و «من می توانم» استفاده کنید و معجزه آن را به عینه ببینید. وقتی می گویید «من می توانم» در واقع به خود این امید را می دهید که هدف های شما قابل دسترسی هستند. اینکه واقعا به اهداف خود برسید یا نه اهمیت ندارد مهم این است بر ای محقق کردن آن همه تلاش خود را کرده اید.

4. چه می شود اگر ...؟

این عبارت نیز بهترین جایگزین برای «هرگز» یا «غیرممکن» است. به جای محدود کردن خود، از این عبارت استفاده کنید و امکان رخ دادن مسایل مورد نظر را بالا ببرید. این جمله به شما برای پیدا کردن راهکار مناسب شجاعت می دهد. هنگامی که احساس ناامیدی داشتید با خود بپرسید چه می شود اگر ...؟ و می بینید راهکار مناسب به ذهنتان خطور خواهد کرد.

5. احوالپرسی مثبت همچون «من خوبم»

وقتی کسی احوالتان را جویا می شود به جای استفاده از عبارت های منفی همچون «بد نیستم» یا «از این بدتر نمی شوم» به او بگویید «خوبم. ممنون». وقتی روز خوبی نداشته اید نیز بهتر صادق باشید و بگویید: «روز خوبی نداشته ام اما مطمئن هستم فردا بهتر خواهم بود.»

6. عبارت های مثبت همچون «یادم باشد ... »

واژه های ما تاثیر بسیاری روی افکار و اعمال ما دارند. مثلا وقتی جمله منفی همچون «یادم نرود قبض را پرداخت کنم.» در واقع ذهن به بار منفی جمله می چسبد و شما فراموش می کنید قبض را پرداخت کنید. اما اگر در عوض بگویید: «یادم باشد قبض را پرداخت کنم» مطمئنا خاطرتان خواهد ماند. همیشه در ذهن خود هم با واژه های مثبت با خود حرف بزنید.

7. از این بدتر هم می توانست باشد

هرگاه در شرایط ناگوار و غیرقابل تحملی گرفتار شدید سعی کنید ذهن خود را با فکر کردن به اوضاع بدتر پرت کنید. این راهکار باعث کاهش درد و ناراحتی شما می شود. وقتی به اوضاع بدتر از آنچه گرفتار آن هستیم فکر می کنیم، ناراحتی ما از اوضاع پیش رو به طور محسوسی کاهش پیدا می کند.

برگرفته از مجله موفقیت

برای دسترسی به مطالب جالب در مورد موفقیت در زندگی و کسب و کار روش تحقیق، SPSS ، انواع پرسشنامه و همچنین آگاهی از به روز شدن سایت در کانال تلگرامی ما عضو شوید.

کانال تلگرام



تاریخ : یکشنبه 96/10/24 | 9:5 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 

 10 مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی

رهبران کسب و کار میزان بهره وری رو با کیفیت و کمیت میزان خروجی کارشون اندازه گیری می کنند. به نظر می رسه مدیران نقش مهمی در یک کسب و کار دارند. اونها تصمیم می گیرند، اقدامات رو عملی می کنند و در نهایت اون ها رو تحت کنترل قرار می دند..

مهارت های حرفه ایی و نقش مدیران مهم و کاربردی هستند و نه تنها افرادی که توی کسب کار هستند می تونند ازش استفاده کنند بلکه افراد معمولی هم می تونند از اون ها الگو برداری کنند و در زندگی شون به کار ببرند.

 ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی

اولویت بندی وظایف

یادداشت کردن و تنظیم کارهای روزانه می تونه یکی از روش های موثر برای رسیدن به کارایی بهتر باشه. روی کارهایی که مهم هستند تمرکز کنید، می تونید با پرسیدن این سوال از خودتون که: کدوم کار لازمه اول انجام بشه؟ و یا سنجیدن ارزش کارهایی که باید انجام بدید، اون ها رو مشخص کنید. بسیار ضروریه که کارهایی که باید اول انجام بشند رو تشخیص بدید تا کار درست در زمان درست انجام بشه.

زمان رو به درستی مدیریت کنید

در اسرع وقت شروع کنید. "کارهاتون رو به جای اینکه به زمان دیگه محول کنید همین الان انجامش بدید.” این جمله رو میشه جزو رازهای افرادی که در کسب و کار هستند قرار داد، اون ها به کمک این اصل می تونند به بسیاری از کارهاشون برسند. برنامه ریزی و یادداشت به اون ها کمک می کنه تا فعالیت ها و میزان پیشرفت شون رو در طول روز دنبال کنند. و با استراحت کوتاه به خودشون پاداش میدند، به اندازه کافی کوتاه هست تا از اتلاف وقتشون جلوگیری بشه اما به اندازه کافی هم وقت دارند تا ذهنشون رو برای کار جدید آماده کنند.

بدونید چه زمانی باید "بله” و چه زمانی باید "نه” بگید

"من می دونم چی می خوام، و با گفتن "نه” زمانی که تمایل به کار یا چیزی ندارم و گفتن "بله” زمانی که واقعا منظورم "بله” ست، خودم رو تقویت می کنم.”

اون چیزی که باعث می شه مردم به جای گفتن "نه” بگند "بله” (وقتی که جواب واقعی شون نه هست)، ترس از دادن فرصت هاست. در برخی موارد هم افرادی وجود دارند که نمی خوان به دیگران بی ادبی کنند و اون ها رو برنجونن، بنابراین مسئولیت اون ها رو می پذیرند. اما همه چیز به خودتون بستگی داره. بیاید بیشتر راجبش فکر کنیم، هر کسی خواسته ها و اولویت هایی برای خودش در زندگی داره. هیچ اشتباهی در گفتن "نه” به چیزهایی که نمی خواید و علاقه ایی به انجام اون ها ندارید، وجود نداره، البته تا زمانی که گفتن اون آسیبی به دیگران نزنه.

در کسب و کار اهدافتون رو مشخص کنید

مدیران تصویر واضحی از اهدافی که در پایان روز، هفته، ماه و یا آخر سال می خوان بهش برسند رو دارند. این کار به اون ها کمک می کنه تا روی علایق مهم شون تمرکز کنند. همچنین دارای تفکر "خودباوری و ایمان به خود” هستند، که به شما میگه؛ "تو می تونی از پس این کار بربیای”. استراتژی های کارآمد و به موقع می تونه منجر به دستیابی موفقیت آمیز اهداف بشه. توقع نداشته باشید همه چیز خود به خود درست بشه، با منتظر نشستن هیچ اتفاقی نمی افته، بنابراین مهمترین قدم اینه که شما دست به کار بشید.

به یادگیری و پیدا کردن راه جدید ادامه بدید

دانش در همه جا یافت می شه. این چیزی نیست که مردم تنها در مدرسه ها بهش برسند، بلکه از طریق تجربیات شخصی شون هم می تونند بدست بیارند. کارآفرینان کسب و کار به دنبال سرگرمی هایی هستند که یادگیری اون ها رو هر روزه تقویت می کنه. اون ها کشف می کنند و راه های جدیدی که به رشد ذهنی، جسمی و احساسی اون ها کمک می کنه رو بدست میارند.

  ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی

منابع رو بطور موثر تخصیص بدید

 

در اصطلاحات کسب و کار، تخصیص منابه به معنای واگذاری مناسب و مدیریت منابع کمیاب به منظور حمایت موثر از اهداف سازمان است. مدیران می دونند که چطور زمان (برای انجام وظایف قبل از مهلت مقرر) و قدرت (برای ایجاد و انجام دادن کارهای موثر در هر روز) خود رو به حداکثر برسونند. اون ها یاد گرفتند به اونچه که امروز دارند ارزش ببخشند و اقدامات عاقلانه ایی انجام بدند، زیرا چیزهایی که در اختیار داریم برای همیشه نخواهند بود.

برای داشتن بازدهی خوب از ابزار مناسب استفاده کنید

ابزار های بهره وری می تونند در موقع انجام کارها سطح بهره وری رو افزایش بدند و کارایی رو به حداکثر برسونند. تلفن های همراه، هر چند بصورت عینی قابل مشاهده نیست، اما بدیهیه که در هنگام کارهای گروهی ضروریه، برای مثال؛ در پروژه های گروهی می تونه شکاف های ارتباطی با اعضای گروه رو برطرف کنه. با افزایش تکنولوژی، برنامه های بهره وری در دستگاه های تلفن همراه بسیار مفید و قدرتمند هستند و به افراد کمک می کنند تا برنامه های روزانه شون رو پیگیری کنند و سطح یهره وری خود رو افزایش بدند.

در زمان حال زندگی کنید

"دقیق تر کار کنید، نه سخت تر.”

افراد کارآفرین معمولا در مورد چیزهایی که هنوز بهش نرسیدند، صحبت می کنند و براشون تلاش می کنند. اما در عین حال همیشه برای داشته هاشون هم قدر دانند و روی اون ها تمرکز می کنن. اون ها از نگران بودن در مورد مسائلی که مربوط به آینده ست و می تونه کل روزشون رو خراب کنه، دوری می کنند.

با اتفاقات غیرمنتظره مقابله کنید

حوادث غیر منتظره می تونه در هر کجا، در هر زمان و برای هر کسی اتفاق بیفته. مدیران برای بدترین شرایط آماده هستند، اون ها یاد می گیرند همه چیز رو به ذهن شون بسپرند تا پاسخ و واکنش سریع و معنی داری ارائه بدند.

  ده مهارت مدیریت کسب و کار برای داشتن حداکثر کارایی

سازماندهی کنید

سازماندهی رو از خودتون شروع کنید قبل از اینکه دیگران بتونند اون رو ببینند. افراد سازمان یافته می دونند که چگونه همه چیز رو در جای مناسب خود نگه دارند. اون ها عاشق تهیه لیست برای اطلاعاتشون هستند. اطلاعاتشون رو طبقه بندی می کنند بنابراین هر چیزی در جای مناسب خودش قرار می گیره.

برگرفته از مجله موفقیت نوشته بهناز سرفراز



تاریخ : یکشنبه 96/10/24 | 8:54 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

در عصر ?خبندان بس?ار? از ح?وانات ?خ زدند و مردند.

خارپشتها وخامت اوضاع را در?افتند

تصم?م گرفتند : دورهم جمع شوند و بد?ن ترت?ب همد?گر را حفظ کنند ...!؟

وقت? نزد?کتر بودند گرمتر م? شدند ، ول? خارها?شان?کد?گر را زخم? م? کرد

به هم?ن خاطر تصم?م گرفتند ازهم دور شوند. ول? به هم?ن دل?ل از سرما ?خ زده م? مردند.

از ا?ن رو مجبور بودند برگز?نند ?ا خارها? دوستان را تحمل کنند، ?ا نسلشان از رو? زم?ن بر کنده شود .

در?افتند که باز گردند و گردهم آ?ند. آموختند که با زخم ها? کوچک? که  همز?ست? با کس? بس?ار نزد?ک بوجود م? آورد، زندگ? کنند چون گرما? وجود د?گر? مهمتر است .

و ا?ن چن?ن توانستند زنده بمانند،  بهتر?ن رابطه ا?ن ن?ست که اشخاص ب? ع?ب و نقص را گرد هم م? آورد ، بلکه آن است هر فرد ب?اموزد با معا?ب د?گران کنار آ?د و محاسن آنان را تحس?ن نما?د.

وقتی تنهاییم دنبال دوست می گردیم ،  پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش می گردیم

وقتی که از دستش دادیم در تنهایی دنبال خاطراتش میگردیم .

ژان پل سارتر 



تاریخ : شنبه 96/10/23 | 10:37 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر
مطالب قدیمی تر


  • paper | خرید لینک انبوه | خرید بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | فال تاروت عشق