مهر 94 - پرسشنامه / مبانی نظری و پژوشی/ Spss
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه کنم؟

این جملات همیشه به من انگیزه می‌دهند اگر دوست داشتید روی برگه یادداشت کنید تا همیشه جلوی چشمانتان باشد .

1-برنامه‌ریزی کن وقتی دیگران وقتشان را تلف می‌کنند...

2-مطالعه کن وقتی دیگران خوابند.

3-تصمیم بگیر وقتی دیگران دو دل هستند.

4-تلاش کن وقتی دیگران در رؤیا به سر می‌برند.

5-شروع کن وقتی دیگران در حال تعلل‌اند.

6-پافشاری کن وقتی دیگران در حال رها کردن هستند.

7-دوباره پافشاری کن، پی گیری کن، تلاش کن و باز پیگیری کن.

 



تاریخ : پنج شنبه 94/7/23 | 6:44 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 20 فکر سمی

ریشه ی خیلی از مشکلات انسانها خطای فکری اونهاست. افسردگی، احساس عدم خوشبختی، فشار روانی شدید، احساس ناکامی، ترس، مشکلات ارتباطی با دیگران، احساس گناه بیجا و ... از پیامدهای این خطاهای فکری هستند. این جمله ها رو از کتاب «یک دقیقه این 20 فکر سمی را کنار بگذار» است شاید شما هم یکی از کسایی باشی که باید برای یک دقیقه هم که شده بعضی از فکراتو کنار بذاری

1-    تفریح اتلاف وقت است. باور مثبت استراحت، سرگرمی و آرامش هم لازم است

2- به نفع توست که دیگران را کنترل کنی.  باور مثبت اگر می خواهی دیگران با تو کنار بیایند، آنها را کنترل نکن.

3- بهتر است عقده دلت را خالی کنی . باور مثبت به جای آنکه عقده دلت را خالی کنی ابراز وجود کن

4-با نامهربانی بر نامهربانی پیروز خواهی شد. باور مثبت هنگام نامهربانی آرام برخورد کن

5- چیزی نگو که دیگران را برنجانی. باور مثبت حرفهای مهم را مدبرانه بزن

6-نه بگو چون اگه رو بدهی آستر هم می خواهند. باور مثبت اگر برای رابطه ای ارزش قائل هستی تا حد امکان در آن بله بگو

7-جواب ابلهان خاموشی است. باور مثبت عزیزانت ارتباط می خواهند نه سکوت

8-اگر می خواهی کارها درست پیش بروند خودت آنها را انجام بده. باور مثبت مسئولیتهایت را اولویت بندی کن، متعادل کن، کارهایی را که دوست داری و می توانی انجام بدهی انجام بده و بقیه کار ها را به دیگران محول کن

9- وقتی کارها خوب پیش نمی روند دنبال مقصر بگرد .  باور مثبت وقتی کارها خوب پیش نمی روند دنبال راه حل بگرد.

10-    تنبیه بهترین تربیت است. باور مثبت به جای آنکه رفتارهای بد را تنبیه کنی، رفتارهای خوب را پیداکن و به آنها پاداش بده

11-    احساساتت را بروز نده. باور مثبت احساساتت را بروز بده تا اعتماد بسازی و صمیمیت ایجاد کنی

12-   با همان اولین برداشت می توانی آدم ها را بشناسی. باور مثبت هر آدمی بی همتاست، تا او را در شرایط مختلف ندیده باشی واقعا نمی توانی او را بشناسی.

13- قربانی، همیشه قربانی است. باور مثبت تو می توانی خودت را از دام ناراحتی های گذشته برهانی.

14-  فروتن باش و به خودت نبال. باور مثبت نقاط قوت و توانایی هایت را راحت و صادقانه بیان کن

15-   خودخواه نباش اول دیگران بعد خودت. باور مثبت خودت را به اندازه دیگران دوست داشته باش

16- همه باید تورا دوست داشته باشند. باور مثبت آن که هستی و آن چه هستی را دوست داشته باش

17- برای خودت و دیگران، قوانین روشنی وضع کن .  باور مثبت از بایدها بپرهیز چون خوشحالی تو در گرو انعطاف است.

18-  بی احترامی، عذاب آور است.  باور مثبت بی احترامی عذاب آورنیست، مگر این که خودت بخواهی عذاب آور باشد.

19-   به صلاح توست که به خودت سخت بگیری. باور مثبت با خودت و دیگران منصفانه رفتار کن.

20-    زندگی باید عادل باشد. باور مثبت اگر چه زندگی عادل نیست، اما می توانی آنرا بهتر کنی.



تاریخ : پنج شنبه 94/7/23 | 6:37 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

معناداری زندگی از نظر ویکتورفرانکل 

ویکتورفرانکل روان شناس معنا گرا برای معنا بخشیدن به زندگی سه مورد را پیشنهاد می کند:

1-     اگر انسان چیزی خلق کند،زندگی اش می تواند با معنا باشد، (در اینجا انسان از خود سئوال می کند : من برای چه زنده هستم؟)

2-    انسان معنا را در شیوه تجربه کردن زندگی ، یا کسی را دوست داشتن،می بیند.(در اینجا انسان از خود می پرسد:من برای چه کسی زنده هستم؟)

3- انسان معنا را در بحبوحه? مشکلات سنگین در می یابد. طرز برخوردی که ما نسبت به رنج انتخاب می کنیم. در جایی که ما با یک سرنوشت غیر قابل تغییر روبرو می شویم. مثلاً(یک بیماری غیر قابل علاج،مرگ یک عزیز، یک موقعیت ناامید کننده،...) در این جاست که زندگی را معنا می کنیم.(در اینجا انسان از خود می پرسد: چرا نگرش مثبت در برابرسرنوشت غیر قابل تغییر و اجتناب ناپذیر نداشته باشم؟)

ویکتور فرانکل معتقد است که درست در جایی که ما با یک موقعیت روبه رومی شویم که به هیچ روی نمی توانیم آن را تغییر دهیم از ما انتظار می رود که خود را تغییر دهیم،رشد کنیم، بالغ شویم واز خود فراتر رویم ... گوردون آلپورت در مقدمه ی کتاب « انسان در جستجوی معنی » فرانکل می نویسد : اگر زندگی کردن رنج بردن است ، پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت . اگر اصلا زندگی خود هدفی داشته باشد ، رنج و مرگ نیز معنا خواهد یافت . اما هیچ کس نمی تواند این معنا را برای دیگری بیابد . هرکس باید معنای زندگی خود را ، خود جستجو کند و مسئولیت آن را پذیرا باشد . اگر موفق شود ، با وجود همه تحقیرها به زندگی ادامه می دهد.

انسان در جستجوی معنی دکتر ویکتور فرانکل ترجمه : دکتر نهضت صالحیان



تاریخ : پنج شنبه 94/7/23 | 6:16 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر



تاریخ : شنبه 94/7/18 | 7:50 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر



تاریخ : شنبه 94/7/18 | 2:34 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

عادت هائى که موجب موفقیت در زندگى مى شود

با ملایمت = سخن بگوئید

عــمــیـــق = نفس بکشید

شــــــیــک = لباس بپوشید

صـبـورانه = کار کنید . نـجـیـبـانه = رفتار کنید

هــمـــواره = پس انداز کنید

عــاقــلانـه = بخورید

کــــافـــى = بخوابید

بى باکانه = عمل کنید

خـلاقـانـه = بیندیشید

صـادقانه = کسب کنید

هوشمندانه = خرج کنید

موسیقی= خوب گوش کنید

خوشبختی یک سفراست، نه یک مقصد. هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد. زندگی کنید و از حال لذت ببرید.



تاریخ : شنبه 94/7/18 | 12:41 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 

چهار گام مهم موفقیت

اولین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی .

 دومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی.

 سومین گام موفقیت، این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی.

 آخرین گام موفقیت این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی موفق باشید دوستان ماه را نشانه بگیرید، اگر به هدف نزنید، حتماً یکی از ستاره ها را خواهید زد. (براون)



تاریخ : شنبه 94/7/18 | 12:7 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

مولفه های هوش مدیریتی : MQ=IQ+EQ+PQ+PQ+SQ

هوش مدیریتی(MQ): به ما یادآور می‌شود برای موفقیت در زندگی شخصی و زندگی کاروکسب باید بتوانیم بر خودمان مدیریت قوی داشته باشیم و به عبارتی روی خودمان که ارزشمندترین دارایی‌مان است سرمایه‌گذاری کنیم، و برای این مهم، 5 هوش را با نگاه جامعیت‌نگری به‌کار گیریم تا با هم‌توان‌افزایی بین آنها انسانی موفق باشیم.

 هوش منطقی(IQ): همان هوش عقلی یا هوش ریاضی است که در مدارس، ما را با آن می‌سنجیدند. اما همه‌ی ما شواهد بسیاری از انسانهایی را می‌توانیم مثال بزنیم که در مدرسه و دانشگاه معدل بالایی داشتند، اما در به‌کارگیری آنها در زندگی خانوادگی و زندگی کاری به توفیقات سعادت نیافتند. پس هوش عقلی لازم است، اما کافی نیست.

هوش هیجانی(EQ): به معنای توان مدیریت کردن هیجانات خود و دیگران. خوشبختانه هوش هیجانی قابلیت اکتسابی دارد و ما می‌توانیم با یادگیری در هر سن که باشیم هوش هیجانی خود را ارتقا دهیم. پس کم‌کاری در این زمینه فقط و فقط نشان‌دهنده‌ی تصور خودمان است. برای اینکه هوش هیجانی خودمان را بالا ببریم باید به عوامل مهمی چون پایداری و استقامت برای رسیدن به اهداف درست از پیش تعیین‌شده، انگیزه‌بخش و مدیریت روح و روان خودمان و پرهیز از ناامیدی و یادگیری برای ارتقای روحیه‌ی مثبت‌اندیشی و کنترل و اصلاح دائم و مرتب رفتار و کردار خویش در راستای انسان متعالی شدن، همدلی و گذاشتن خودمان به جای دیگران که با آنها سروکار داریم برای درک بهتر ایشان، و این سؤال را از خود پرسیدن که اگر من به جای طرف مقابل بودم چه انتظاری داشتم، و در نهایت ارتقای مهارت خودشناسی و شناخت تیپ شخصیتی خودمان با مراجعه به مشاوران کاربلد و مطالعه برای تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف خویش بپردازیم. هوش سیاسی(PQ): هوش سیاسی است که بهتر است آن را به هوش تدبیری ترجمه کنیم، و معنا و مفهوم آن این است که بدانیم در مقابل هر مشتری بهترین نوع رفتار چه باید باشد.‌ تشخیص تفاوت مشتریان و به‌کارگیری بهترین شیوه‌ی عملکرد برای نزدیک شدن به مشتری، هوش تدبیری یعنی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. هوش تدبیری یعنی اینکه خودم را با سواد مخاطب هدف هماهنگ کنم و از به‌کار بردن سؤالات و عبارات نابجا خودداری کنم. هوش تدبیری توان درک طرف مقابل را در ما افزایش می‌دهد. هوش تدبیری همان کیاست داشتن در کار است. به ما یاد می‌دهد که با مشتری بحث نکنیم، یاد می‌دهد که در بازار رفته‌ایم تا معامله کنیم نه مقابله. اینکه همه جا جایز نیست اسم کوچک مشتری را به‌کار ببریم و اینکه درک فرهنگها و خرده‌فرهنگها را داشته باشیم.

هوش جسمانی یا فیزیکی(PQ): به ما می‌گوید که برای موفقیت در بازار، و نزد مشتری می‌بایست روح شاداب و مغزی پویا داشته باشیم و این مهم مهیا نمی‌شود مگر اینکه جسم سالم داشته باشیم. هوش جسمی به ما می‌گوید که عقل سالم در بدن سالم قرار دارد، پس مراقبت‌کننده‌ی ورزش و سلامتی خود باشیم.

هوش معنوی(SQ): نهایتاً هوش معنوی به انسان بودن ما، صداقت داشتن ما و سالم بودن اخلاق ما می‌پردازد. همان پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک است. هوش معنوی یعنی خودمان را نانوایی فرض کنیم که قرار نیست نان سوخته دست مردم بدهیم. ابتدا باور کنیم که با فروش بیمه به مشتری برای او امنیت خاطر و اطمینان را فراهم می‌کنیم، پس من در حال خدمت کردن به مشتری هستم، پس باید مشاور صدیق و راستگوی او باشم تا او با خشنودی که به دست می‌آورد من را به سایر دوستان و افرادی که می‌شناسد ارجاع دهد؛ چون ما می‌دانیم تنها در این حالت است که فروش مؤثر یا فروش تکرارشونده به همان مشتری صورت می‌گیرد و حتی او را به سفیر برند و خوشنامی اعتبار ما تبدیل می‌کند.



تاریخ : شنبه 94/7/18 | 12:6 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

قوانین طلایی  NLP برای موفّقیت

1-    قانون اعتقادات:

به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمه‌هوشیار ذهن تأثیر می‌گذارد و با دقّتی حیرت آور آن را  به عینیت در می‌آورد. هر امر باید ابتدا در قالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود .

2-    قانون انتظارات:

 هر آنچه که انتظارش را می‌کشید به سرتان می‌آید. مثلاً اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را می‌کشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیده‌اید.

3- قانون جاذبه:

 منفی‌ها، منفی‌‌ها را جذب می‌کنند و مثبت ها، مثبت‌‌ها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب می‌کنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبت‌اندیش را.

4- قانون جانشینی:

 ذهن نیمه‌هوشیار در یک لحظه می‌تواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که می‌خواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود. 5- قانون کار:  آدمی تنها آنچه را که می‌دهد باز می‌ستاند.



تاریخ : جمعه 94/7/10 | 9:14 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

انواع سواد از نظر یونسکو  

بر اساس تعریف یونسکو شخص با سواد فردی است که پارامتر های زیر را در خود داراست:

1- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده، همسر و دوستان به نحو احسن

 2- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه (آداب معاشرت- روابط اجتماعی احسن)

 3- سواد مالی: توانایی مدیریت اقتصادی درآمد (چگونگی پس انداز، سرمایه گذاری و مدیریت خرج)

 4- سواد رسانه: اینکه بدانیم کدام رسانه ها معتبر و کدام نا معتبر است؛ توانایی تشخیص وثوق اخبار و دیگر پیام های رسانه ای

 5- سواد آموزش و پرورش: توانایی تربیت فرزندان به نحو احسن

 6- سواد رایانه: توانایی استفاده از مهارت های هفت گانه رایانه( ICDL )  مفاهیم پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از رایانه و مدیریت فایل ها، واژه پردازی

 امروزه در قرن بیست و یکم داشتن سواد خواندن و نوشتن و حتی اخذ مدرک دانشگاهی دال بر باسواد بودن فرد نیست ، به امید روزی که فرد باسواد جامعه ما (دارای مدرک تحصیلی)  تمام معیارهای فوق را داشته باشد.



تاریخ : جمعه 94/7/10 | 9:3 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر
مطالب جدید تر مطالب قدیمی تر


  • paper | خرید لینک انبوه | خرید بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | فال تاروت عشق