خرداد 94 - پرسشنامه / مبانی نظری و پژوشی/ Spss
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اهمیت هدف داشتن در موفقیت و رضایت شغلی همه دوست دارند زندگی شغلی‌شان هدف و معنا داشته باشد؛ اما این امر چگونه ممکن است؟ چه قدم‌های عملی می‌توانید امروز یا در این ماه بردارید که شما را مطمئن کند ساعت‌های عمر خود را به بیهودگی پشت میز نمی‌گذرانید، بلکه کاری را انجام می‌دهید که واقعا برای شما اهمیت دارد؟ افراد خبره چه می‌گویند متاسفانه بیشتر ما نمی‌دانیم چگونه تصمیمات شغلی خود را طوری اتخاذ کنیم که به رضایت بینجامد. ناتانیل کولوک به‌عنوان مدیرعامل شرکت ریوورک که یک شرکت ارائه‌دهنده خدمات استخدام به شرکت‌هایی است که کار هدف‌دار ارائه می‌دهند، معتقد است علت این مساله آن است که ما هرگز در این موضوع آموزش ندیده‌ایم: تعداد کمی از والدین، معلمان یا مشاوران ما را وادار به تفکر و تعمق درباره این مساله می‌کنند یا الگوی ذهنی مناسبی به ما ارائه می‌کنند. اکثر ما تنها در حدود سن بیست سالگی به انجام کار معنادار فکر می‌کنیم. کارن دیلون، یکی از نویسندگان مجموعه چگونه زندگی خود را می‌سنجید می‌گوید: اکثر ما به دلایل نادرست شغل انتخاب می‌کنیم و به دنبال موضوعاتی هستیم که وقتی درباره آن صحبت می‌کنیم به ما احساس افتخار دست دهد یا موضوعاتی که در رزومه کاری ما درخشان به نظر برسند. اما این موضوعات به ندرت به رضایت ما منتج می‌شوند. در اینجا به ذکر اصولی می‌پردازیم که برای رسیدن به موفقیت می‌توانید از آن استفاده کنید و شغلی داشته باشید که نه تنها از آن لذت ببرید، بلکه آن را دوست داشته باشید. بدانید معنادار از دید شما یعنی چه آیا من مورد احترام همکارانم هستم؟ آیا مورد چالش قرار می‌گیرم؟ آیا در حال رشد هستم؟ آیا به کاری که انجام می‌دهم اعتقاد دارم؟ دیلون می‌گوید اینها همان مسائلی هستند که میان خوب بودن شغل و واقعا خوشحال و راضی بودن تفاوت ایجاد می‌کنند. اما واژه معنادار برای هر فرد معنای متفاوتی دارد. دیلون می‌گوید: به دنبال موضوعات بدیهی مثل دستمزد، عنوان شغلی یا اعتبار شرکت نباشید. کولوک چهار دسته را بر می‌شمرد که باید مد نظر قرار داد: میراث به معنای نتایج قطعی کار شماست. می‌خواهید چه چیزی به دست آورید؟ البته احتمالا بیشتر روز خود را صرف پاسخ دادن به ایمیل‌ها یا شرکت در جلسات می‌کنید (این کارها در بیشتر مشاغل وجود دارد) اما به دنبال چه نشانه‌هایی در ارتباط با شغل خود هستید؟ مثلا شاید به نظرتان پیشرفت 80 دانش آموز در مهارت‌های ریاضی شان جذاب باشد یا مثلا ایجاد 6 پایگاه تصفیه آب طی دوره شغلی‌تان. بستگی به خودتان دارد. بعضی‌ها ممکن است دوست داشته باشند مستقیما به افراد بیمار کمک کنند یا برخی دیگر ممکن است تمایل داشته باشند در جهت بهبود وضعیت مراقبت‌های پزشکی کمک کنند. مهارت مهارت جزء نقاط قوتی است که توسعه آن مطلوب همگان است. به‌عنوان مثال، اگر از ارتباط با افراد دیگر لذت می‌برید می‌توانید از این ویژگی برای تبدیل شدن به یک روانشناس یا یک بازاریاب استفاده کنید. همین‌طور، اگر مثلا نویسنده قوی هستید می‌توانید از این مهارت برای نوشتن داستان یا در تبلیغات استفاده کنید. مهم این است که از این نقاط قوت در جهتی استفاده کنید که برای شما رضایت‌بخش باشد. کولوک می‌گوید: انجام دادن کاری که از آن لذت نمی‌برید، کار به حساب نمی‌آید بلکه باید کاری باشد که عاشق آن هستید . آزادی این موضوع مربوط به حقوق، مزایا و انعطاف شغلی است که برای زندگی کردن به آن نیاز دارید. برای بعضی افراد این موضوع ممکن است به معنی دریافت یک مبلغ قابل توجه باشد که بتواند زمینه گذراندن یک تعطیلات بی‌نظیر را فراهم کند. برای بعضی‌ها، آزادی ممکن است به معنای انتخاب مکان و زمان کار کردن توسط خودشان باشد. در این مورد لازم است شیوه زندگی مطلوب خود را بشناسید و از خودتان بپرسید آیا شغلی که دارید به شما اجازه دستیابی به آن را می‌دهد. هم‌محوری مربوط به فرهنگ و ارزش‌های محل کار شماست. کولوک می‌گوید این مفهوم شبیه مفهوم ماموریت انسانی نیست بلکه بیشتر مربوط به احساس تعلق است. باورها و اولویت‌های شرکت و افرادی که با آنها کار می‌کنید کدامند؟ افراد با یکدیگر چگونه رفتار می‌کنند؟ آیا به هم محبت می‌کنند؟ با هم ناهار می‌خورند؟ دیلون می‌گوید: لذت بردن از زمان‌هایی که با همکاران و رئیس خود می‌گذرانید مهم است . محتوای دسته بندی‌های فوق نسبت به هر شخص متفاوت است. دیلون پیشنهاد می‌کند لیستی از همه موضوعاتی که از دید شما ارزش محسوب می‌شوند تهیه کرده و سپس آن را اولویت‌دهی کنید. این لیست به تصمیم‌گیری شما کمک می‌کند و می‌تواند در ارزیابی موقعیت‌های خاص مثل ماموریت جدید در نقش فعلی‌تان در سازمان یا یک شغل جدید در یک شرکت دیگر یا یک مسیر شغلی جدید به شما کمک کند. ایجاد فرضیه‌های جدید اگر مطمئن نیستید که چه موضوعاتی برای شما بیش از بقیه اهمیت دارد، به یک روز یا یک هفته در کار خود فکر کنید و از خود بپرسید: چه چیز طی این مدت بیش از همه باعث خوشحالی من شد؟ چه چیز بیش از همه برای من کسالت‌بار بود؟ کولوک پیشنهاد می‌کند وقتی به این موضوعات فکر می‌کنید چند فرضیه برای خود بسازید که معنادارترین موضوعات از دید شما چه هستند. مثلا می‌توانید بگویید من خواستار شغلی هستم که در آن بتوانم چیزی خلق کنم که مورد استفاده روزمره مردم باشد. من شغلی می‌خواهم که به من انعطاف لازم را بدهد که بتوانم هر روز فرزندانم را از مدرسه بردارم. من شغلی می‌خواهم که در آن بتوانم دائما با افراد نیازمند در ارتباط باشم. دیلون می‌گوید: مراقب باشید تلاش نکنید تجربه بد شغلی خود را بیش از حد اصلاح کنید. مثلا اگر رئیستان بیش از حد شما را کنترل می‌کند ممکن است فکر کنید بزرگ‌ترین اولویت شما این است که با رئیسی کار کنید که به شما آزادی بیشتری بدهد اما اگر بیش از حد روی این موضوع متمرکز شوید ممکن است به دلایل مختلف که ربطی به این موضوع ندارد نیز احساس ناخرسندی به شما دست دهد . تجربه کردن وقتی فرضیه‌های خود را شکل دادید، وقت آن است که آنها را مورد آزمون قرار دهید. روش‌های مختلفی برای انجام آن وجود دارد. اول اینکه می‌توانید موضوعات را در شغل فعلی‌تان نیز امتحان کنید. مثلا می‌توانید رئیس خود را قانع کنید که به مدت یک ماه دورکاری کنید. پست سازمانی را پیشنهاد کنید که به شما اجازه کسب مهارت‌های جدید را بدهد. به دنبال موقعیت‌هایی باشید که به پیشرفت شغلی شما کمک کند. می‌توانید داوطلب مشارکت در پروژه‌های شرکت شوید یا به رئیس خود در یکی از موضوعات او کمک کنید. دیلون می‌گوید؛ من هرگز رئیسی را ندیده ام که پیشنهاد کمک از طرف دیگران را رد کند . اگر در شرکت شما فضایی برای تجربه‌های جدید نیست، دیلون پیشنهاد می‌کند در خارج از سازمان خود به دنبال آن باشید. مثلا می‌توانید به عضویت گروه‌های صنعتی درآیید، در کنفرانس‌ها شرکت کنید، داوطلب حضور در شرکت‌های غیرانتفاعی شوید. سومین روش برای آزمودن فرضیه هایتان گفت‌وگواست. افرادی را پیدا کنید که کاری را انجام می‌دهند که شما به دنبال آن هستید و از آنها تا می‌توانید سوال بپرسید. با دقت و منتقدانه گوش دهید تا فقط آنچه را که دوست دارید نشنوید. ایجاد یک هیات‌مدیره شخصی همه کار را به تنهایی انجام ندهید. برای آنکه فرضیه‌های خود را عملی کنید با دیگران همکاری کنید و نتایج تجربیات خود را با آنها در میان بگذارید. چهار یا پنج نفر را به‌عنوان اعضای هیات‌مدیره خود انتخاب کنید. می‌توانید به آنها بگویید من درحال کشف آنچه از کار خود می‌خواهم هستم و دوست دارم با شما صحبت کنم تا فیدبک شما را درباره مسیری که انتخاب کرده‌ام جویا شوم. نظر همکاران معتمد و مشاوران خود را نیز جویا شوید. اگر رئیس شما پذیرای این موضوع هست، او را نیز اضافه کنید. دیلون می‌گوید یادتان باشد همه رئیس‌ها حامی نیستند اما اگر رئیسی دارید که می‌تواند ایده‌های خوبی درباره موفقیت شغلی به شما بدهد از این فرصت استفاده کنید . کولوک می‌گوید چند نفری نیز هستند که نباید آنها را دخالت دهید: مثلا اعضای خانواده می‌توانند انگیزه شما را از بین ببرند. به‌عنوان مثال، خوب است همسران بدانند شما چه می‌کنید اما شاید برای حل این مساله گزینه مناسبی نباشند. از اینکه با دوستان قدیمی خود مشورت کنید نهراسید. دیلون می‌گوید: من کسانی را می‌شناسم که سال‌هاست با آنها صحبت نکرده ام ولی آنها زمانی که می‌خواهند تغییر شغلی یا گذار حرفه‌ای داشته باشند با من تماس می‌گیرند و نظر من را می‌پرسند. با اعضای هیات‌مدیره‌ای که خودتان ایجاد کرده‌اید در تماس دائم باشید و آنها را در جریان تفکرات و تصمیمات خود قرار دهید و نظر آنها را بپرسید. داشتن تفکر بلندمدت این موضوع نباید فقط مربوط به پیدا کردن شغل بعدی‌تان باشد. کولوک می‌گوید؛ طراحی حرفه‌ای، متفاوت از استراتژی جست‌وجوی شغلی است. و سوالی که باید همواره از خود بپرسید نباید این باشد که من چه می‌خواهم؟ بلکه باید این باشد که من چه زندگی‌ای می‌خواهم؟ .فکر کنید 5، 10 یا 20 سال دیگر می‌خواهید کجا باشید. البته باید سوالات کوتاه‌مدت‌تری نیز درباره آنچه در شغل فعلی یا بعدی‌تان می‌خواهید داشته باشید اما این سوالات نیز باید در جهت اهداف حرفه‌ای بلندمدت‌تر و بزرگ‌تر شما باشند. وقتی محکم به زندگی حرفه‌ای فعلی خود گره خورده‌اید حتی افراد متوسط از لحاظ حرفه‌ای نیز می‌توانند تغییرات بزرگ ایجاد کنند و این کار را کرده‌اند. کولوک می‌گوید: توانایی شما در هدایت کشتی تفاوتی ندارد بلکه تفاوت تنها در سرعت هدایت است. اگر شما 35 ساله هستید و دارای دو فرزند، مدت زمان بیشتری طول می‌کشد تا به شکوفایی برسید. البته مزیت‌هایی نیز وجود دارد: برای شما نشانه‌های بیشتری از آنچه می‌خواهید و لذت می‌برید وجود دارد. مهم این است که احساس دربند بودن را نداشته باشید. دیلون می‌گوید: ممکن است احساس کنید در یک شغل به خاطر حقوق بالاتر یا عنوان شغلی بهتر گرفتار شده‌اید و فکر کنید که علتش این است که دارای مسوولیت‌های بزرگ‌تری هستید مثل وام مسکن، فرزند و غیره. به همین خاطر فکر می‌کنید باید کمتر ریسک کنید اما با این وجود نباید در شغل و حرفه‌ای که در آن خوشحال نیستید باقی بمانید. دست و پنجه نرم کردن با مسائل مالی یکی از دلایل اصلی که افراد برای ماندن در شغلی که دوست ندارند ارائه می‌کنند مساله پول است. دیلون می‌گوید: اقداماتی را انجام دهید که فشار مالی را کاهش داده و تا حدی آزادی ذهنی به‌دست آورید. اگر بودجه‌بندی برای خود ندارید، این کار را انجام دهید. روش‌هایی را بیابید که از میزان نیاز ماهانه شما به پول کم کند: خانه کوچک‌تر، داشتن یک ماشین به جای چند اتومبیل و داشتن نظم بیشتر در پس‌انداز کردن. فشار مالی کمتر باعث می‌شود بهتر بتوانید در صورت پیدا کردن یک شغل معنادار بر روی آن اقدامی انجام دهید. وقت گذاشتن کولوک می‌گوید: من هنوز کسی را ندیده‌ام که از تخصیص زمان برای فکر کردن به آنچه از زندگی حرفه‌ای خود می‌خواهد پشیمان باشد. در تقویم خود زمانی را به این مساله اختصاص دهید که به حرفه خود بیندیشید. حتی اگر یک ساعت در دو هفته باشد، بازهم در نوع خود پیشرفت خوبی است. کولوک می‌گوید: گاهی اوقات فقط فکر کردن به این مساله خود باعث به جریان افتادن موضوع می‌شود و در پی آن تغییر اجتناب‌ناپذیر خواهد شد. اصولی که باید به خاطر داشت • یک لیست اولویت‌دار از آنچه از دید شما به معنای یک حرفه معنادار است تهیه کنید. • از چهار یا پنج نفر به‌عنوان اعضای هیات مشاوره خود دعوت کنید و برای آنها آنچه می‌خواهید را شرح دهید. • سعی کنید عناصر مختلف شغلی که واقعا می‌خواهید را تجربه کنید. می‌توانید این کار را در محیط سازمان تجربه کنید یا خارج از سازمان یا حتی با افرادی که آن کار را انجام می‌دهند درباره تجربه‌شان صحبت کنید. • بر شغل بعدی خود متمرکز نشوید، فکر کنید در دراز مدت از شغل خود چه می‌خواهید. • نگذارید جایگاه حرفه‌ای‌تان باعث عقب افتادن شما شود. حتی آنها که در حرفه خود غرق هستند نیز می‌توانند تغییر ایجاد کنند. • از مسائل مالی خود غافل نشوید و طوری برنامه‌ریزی نکنید که زمانی که بخواهید تغییر ایجاد کنید، احساس کنید مسائل مالی مانع از انجام آن است. مورد کاوی شماره 1: به سراغ افرادی بروید که نسبت به شما شناخت دارند دیردره کویل در زندگی حرفه‌ای خود به جایی رسیده بود که می‌دانست اکنون به تغییر نیاز دارد. او به مدت هشت سال معاون مدیر ارتباطات در یک شرکت بود و هرچند به ماموریت شرکتشان ایمان داشت اما نمی‌خواست خود را تا ابد در آن پست سازمانی تصور کند. او می‌گوید: باور داشتم که باید کاری بیش از این انجام دهم. از خود انتظارات زیادی داشتم و می‌خواستم از مرزها فراتر روم . اما این پرسش برای او مطرح بود که در عوض می‌خواست چه کار کند؟ ذهن او مشغول شده بود. آیا می‌خواست ادامه تحصیل بدهد؟ آیا می‌خواست در زمینه علاقه خود که معماری بود فعالیت کند؟ آیا می‌خواست خود یک کسب‌وکار جدید ایجاد کند؟ او در عین حال با گروه کوچکی از دوستانش که حدود 6 نفر بودند نیز مشورت کرد. او با این 6 نفر در برهه‌های مختلف زندگی آشنا شده بود. همه آنها درک برابری نسبت به او نداشتند اما هر یک از آنها جنبه‌ای از شخصیت او را می‌شناختند. او به کمک آنها گزینه‌های زیادی را از ذهن خود پاک کرد. سپس دیردره نزد رئیس خود رفت و به او گفت که به دنبال تغییر است. او می‌گوید من و رئیسم حدود 10 سال با هم کار کرده بودیم و من نسبت به او احساس دین می‌کردم . خیلی زود بعد از آن گفت‌وگو یکی از مدیران ارشد اجرایی ICIC نزد او و رئیسش آمد و یک فرصت شغلی جدید را با آنها در میان گذاشت: او می‌خواست شرکتی تاسیس کند که برای رشد کارآفرینی و پیشرفت شغلی در خاور میانه ایجاد انگیزه نماید و قصد داشت از عربستان سعودی شروع کند. دیردره می‌گوید: هرچند این ایده هنوز به‌طور کامل شکل نگرفته بود، من بلافاصله فهمیدم این همان کاری است که می‌خواهم انجام دهم . این شغل با بسیاری از معیارهای او هماهنگ بود. به او امکان سفرهای بین‌المللی را می‌داد، می‌توانست در بازارهای در حال توسعه کار کند و در رشد یک سازمان از ابتدا سهیم باشد. سپس او به یکی از موسسان شرکت آل ورلد نت‌وورک تبدیل شد و به آنچه واقعا دوست داشت انجام بدهد دست یافت. موردکاوی شماره 2: نظم دادن به اوضاع مالی تیم گرووز از شغلش در یک موسسه حقوقی دادخواهی مدنی راضی بود اما عاشق شغلش نبود. او می‌گوید: صبح‌ها که از خواب بیدار می‌شدم برای رفتن به سر کار اشتیاق نداشتم و می‌دانستم ادامه این روند به شرایط بهتری منتهی نخواهد شد . او به شغلی علاقه داشت که دارای ماموریت انسانی باشد. او با دوستانش در شرکت‌های غیر انتفاعی صحبت کرد و لیستی از مشاغل مورد علاقه‌اش تهیه کرد. او می‌گوید: من داوطلب خدمت در این شرکت‌ها شدم؛ من دوستان و بستگانی در شرکت‌های غیر انتفاعی داشتم و به همین خاطر می‌دانستم مهارت حقوقی من چگونه می‌تواند در جهت اهداف این شرکت‌ها به‌کار آید . او همچنین با افرادی که تجربه این گذار را داشتند نیز صحبت کرد. البته او در عین حال مراقب این گفت‌وگوها با افراد مختلف بود. او به آنها می‌گفت: شغل فعلی من شغل بدی نیست اما شخصا دوست دارم دیدگاه‌های مختلف را درباره کسانی که این مرحله را تجربه کرده‌اند به دست آورم . او برای گسترش شبکه‌اش فعالیت‌های داوطلبانه خود را گسترش داد. ارتباط خود را با افرادی که می‌توانستند برای او ارتباطات بیشتری ایجاد کنند گسترش داد و به آنها گفت اگر فرصتی فراهم شد به او اطلاع دهند. تیم و همسرش قبل از آن بارها در موقعیت‌های مختلف حامی هم بودند اما این بار به عقیده تیم مساله بزرگ‌تر بود چرا که آنها دارای چند فرزند بودند که به مدرسه و دانشگاه می‌رفتند و هزینه‌های آنها قابل توجه بود. با این حساب، تیم قطعا باید هزینه‌ها را کاهش می‌داد و همسرش هم یک بودجه بندی جدید بر مبنای کمترین دستمزدی که تیم می‌توانست داشته باشد تهیه کرد. آنها برای ایجاد انعطاف‌پذیری مالی بیشتر به خانه کوچک‌تری نقل مکان کردند که می‌توانستند مازاد اجاره را بابت اقساط وام مسکن پرداخت کنند. حدود یک سال و نیم بعد از شروع این فرآیند، تیم شغل جدیدی به‌عنوان مامور توسعه در بنیاد رودآیلند پیدا کرد. او می‌گوید: انجام این فرآیند گاهی اوقات چندان آسان نبود اما من اکنون از نتیجه بسیار راضی هستم . برگرفته از مجله موفقیت



تاریخ : شنبه 94/3/30 | 10:2 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

14 نکته برای موفقیت در کنکور کارشناسی ارشد  

برنامه ریزی برای کنکور، مثل همه فرآیندهای تحصیلی نیازمند یک نگاه دقیق است اما نکته مهم این است که قبل از اینکه ما برنامه ای دقیق برای مطالعه داشته باشیم، نیازمند این هستیم که شرایطی برایمان آماده شود؛ یعنی شما زمانی می توانید یک برنامه موفق برای کنکور داشته باشید که مقدمات آن را فراهم کرده باشید.
ابتدا بهتر است بدانید با توجه به اصل تفاوت های فردی، هر کس ویژگی مربوط به خود را دارد و نمی توان برنامه ثابتی برای همه نوشت و گفت همگی اینطور عمل کنند تا موفق شوند. این تفاوت های انسان هاست که باعث شده مسیر موفقیت برای همه یکسان نباشد.
هر فردی خصوصیات خود را بهتر می شناسد و با مهارت ها، توانایی ها، نقاط قوت و ضعف خود بیشتر آشناست و با شناختی که از اصول برنامه ریزی صحیح به دست می آورد، می تواند برنامه ای متناسب با ویژگی های خودش تنظیم کند. مثلا شما این آگاهی را نسبت به خود دارید که شب ها بهتر درس می خوانید یا صبح ها؛ پس با توجه به این ویژگی ها برنامه ریزی هم متفاوت خواهد بود.
در این مطلب، اصول مربوط به برنامه ریزی صحیح را معرفی می کنیم تا به شناخت کافی در این زمینه برسید؛ اما این نکته قابل توجه است که اگر اراده و همت عمل به این برنامه ریزی ها نباشد، برنامه شما فقط در حد نوشته باقی خواهد ماند.

1- قبل از هر چیزی اهداف خود را روشن کنید

فرد هدفمند و موفق کسی است که برای روزها، هفته ها و ماه های خود برنامه ریزی کند. برای شروع باید اهداف را به دو گروه بلندمدت و کوتاه مدت تقسیم کرد؛ مثلا: هدف بلندمدت، فراگیری کل منابع کنکور؛ هدف کوتاه مدت: مطالعه چند فصل در این ماه. یادتان باشد اهداف کوتاه مدت جدا از بلندمدت نیست. در اصل هدف کوتاه مدت جزیی از بلندمدت است. این مرحله قدم بسیار مهمی است چون انگیزه زیادی در این مسیر به شما می دهد.

2-  اهداف تان را زمان بندی کنید

اینکه برای کدام درس چقدر زمان نیاز دارید را مشخص کنید. (با توجه به آسان و سخت بودن منابع و اینکه هر درس چه ضریبی در کنکور رشته مورد علاقه شما دارد.) فرصت هایی را که نیاز دارید تا صرف تحقق اهداف برنامه تان شود، مشخص کنید تا در نهایت معلوم شود چقدر زمان در هر روز یا هفته باید به آن موضوع اختصاص دهید. به عنوان مثال اگر قرار باشد یک کتاب 200 صفحه ای در طول یک ماه خوانده شود لازم است حداقل روزی 11 صفحه از کتاب مطالعه شود و این حداقل نیاز به یک ساعت وقت دارد.
3-  اهداف را اولویت بندی کنید
کارهایی که می خواهید انجام دهید، برحسب اولویت ها و میزان اضطرار و اهمیت شان طبقه بندی کنید. بهترین زمان ها و اوقات را برای مهمترین کارها قرار دهید. در این صورت، اگر وقت کم داشته باشید و یا به هر دلیل نتوانید به همه اهداف و کارهای تان برسید، مطمئن هستید که اهداف و برنامه های اصلی را انجام خواهید داد.
4- برنامه تان را متناسب با توانمندی هایتان تنظیم کنید
برنامه باید در حد توان تان باشد، پس باید مطابق طاقت و توان جسمی و روحی تان برنامه را طرح ریزی و اجرا کنید و از حد تعادل خارج نشوید. برنامه هایتان را باید بین مطالعه، تفریح، عبادت، خرید، ورزش و ... تقسیم کنید.یعنی هر کدام در زمان خود باید باشد و حذف آنها در این دوره کار اشتباهی است. تک بُعدی عمل نکنید. اگر خوابگاهی هستید حتما در این مدت حداقل چند مرتبه به خانواده سر بزنید و در صورتی که امکان نداشت، هر روز یا یک روز در میان تماس تلفنی خود را با آنها حفظ کنید. زمانی را برای استراحت، خرید یا دیدن فیلم های آرام بخش و امیدبخش تعیین کنید. یادتان باشد حذف یکی از موارد مورد نیاز و تک بُعدی عمل کردن باعث می شود اواسط یا اواخر راه که زمان طلایی درس خواندن تان است و باید نتیجه را دریافت کنید ناگهان مأیوس و ناامید و خسته خواهید شد و از ادامه مسیر غافل می شوید.
5-  استعداد درخشان تان را دریابید
در سال 1385 وزارت علوم، در آیین نامه استعدادهای درخشان قانونی را تصویب کرد که به موجب آن هر دانشگاهی می تواند از میان رتبه های برتر در دوره های کارشناسی و با توجه به معدل کل، افراد را بدون کنکور وارد دوره کارشناسی ارشد کند. (اگر جزو معدل های بالای کلاس تان هستید، می توانید این موضوع را پیگیری کنید).
6- لیست منابع را تهیه کنید
منابع کارشناسی ارشد، معمولا تغییر می کند و مثل کارشناسی همیشه ثابت نیست. البته مواد امتحانی (منابع کتبی که مربوط به مواد امتحانی است)، قبلا تصویب شده و معمولا ثابت هستند. تهیه لیست دقیق منابع کارشناسی ارشد با توجه به رشته تان بسیار اهمیت دارد.
7-  سوالات سال قبل را بخوانید
حتما سوالات کنکور سال های قبل را تهیه کنید و در دوره های مرور که در برنامه تان دارید آنها را بخوانید. تعدادی از سوالات مانند سال های قبل خواهد بود و اینکه مشخص می شود کدام فصل ها مهمتر از فصل های دیگر است و می توانید در برنامه ریزی زمانی روی این فصل ها مانور بیشتری بدهید.

8- نگران فراموش کردن نباشید
از آنجایی که منابع کارشناسی ارشد حجیم هستند، خیلی از افراد نگران این موضوع هستند که مطالبی را که مطالعه می کنند فراموش شان شود و همین احساس به آنها استرس و اضطراب می دهد؛ احساسی که مطابق با واقعیت نیست و هنگام مواجهه با آزمون های آزمایشی خواهید دید که تمام مطالب در ذهن تان فراخوانی خواهد شد.
9-  با موفق شده ها حرف بزنید
شما می توانید از افرادی که تازه قبول شده اند و این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشته اند یا اساتید در این رشته و یا مشاورین دانشگاه به عنوان پشتیبان کمک بگیرید.
10- مواظب تغییر رشته باشید
دوستان عزیز شما می توانید بدون توجه به رشته ای که در دوره کارشناسی از آن فارغ التحصیل شده اید، رشته ای غیرمرتبط را برای آزمون کارشناسی ارشد انتخاب کنید اما به این نکات توجه کنید:
*
معمولا افراد در رشته ای که در دوره کارشناسی فارغ التحصیل مخ شوند در مقطع کارشناسی ارشد موفق ترند و همچنین احتمال قبولی آنها در کارشناسی ارشد هم بیشتر است.
*
افرادی که در رشته های غیرمرتبط قبول می شوند، نیاز به گذراندن دروس پیش نیاز دارند که باید برای آن زمان و هزینه بیشتری داشته باشند.
*
با شرکت در رشته ای غیرمرتبط، دیگر نمی توانید از قبولی بدون کنکور کارشناسی ارشد استفاده کنید.
11- درس های کمتری بردارید
اگر قصد دارید هم در کنکور شرکت کنید و هم دروس طول ترم را در دوره کارشناسی بگذرانید، باید سعی کنید دروس کمتری را بردارید؛ ولی حواس تان باشد که در صورت قبولی در دانشگاه درسی از دروس دانشگاه باقی نمانده باشد که همین مسئله برایتان دردسرساز شود.
12- برای تغذیه و سلامت خود ارزش قائل باشید
تغذیه درست و مناسب مخصوصا در این ایام، ورزش کردن و تعریق، شنا و به کارگیری روش های ریلکسیشن می تواند باعث سرزندگی، شادابی و کاهش تنش شما شود.

13- از حجم داوطلبان نترسید
در مسیر تلاش برای کسب علم، هیچ گاه ناامید نشوید و انگیزه های خود را حفظ کنید. دانشجویانی بوده اند که با بهانه های مختلف مانند «مشکل است»، «من که قبول نمی شوم»، «من نمی توانم»، «حوصله مطالعه و درس خواندن ندارم» و ... متوقف شده اند. تعدادی از افراد همیشه سیاه لشگر هستند و تعداد زیاد شرکت کننده ها نباید در انگیزه شما اثر منفی بگذارد.
14-
انگیزه های خود را حفظ کنید وتا رسیدن به اهداف از پا ننشینید
کنکور ارشد یک رقابت است و موفقیت از آنِ کسانی است که به صورت اصولی، بیشترین تلاش و زحمت را کشیده اند، در انتها فراموش نکنید قبول نشدن در کنکور ارشد، پایان زندگی نیست. شما می توانید دوباره شرکت کنید. برنامه سال قبل را مرور کنید تا عیب های برنامه و روند برنامه ریزی خود را کشف کنید.

منبع: مجله موفقیت

 



تاریخ : سه شنبه 94/3/26 | 9:55 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

20عادتی که انسان های موفق ندارند!

افراد موفق، همواره زندگی خود را از قصد، با حقایق شیرین و اصول محکم ادغام می کنند؛ زندگی موفق این افراد، رابطه ای مستقیم با انتخاب های هشیارانه و البته عادت های سالمشان دارد.

در ادامه قصد داریم 20 عادتی که اشخاص عادی، به راحتی به سویشان سوق پیدا می کنند اما افراد موفق از انجامشان پرهیز می کنند را برایتان توضیح دهیم؛

1- موفقیت را با میزان پول نمی سنجند

موفق ترین افراد، موفقیت خود را با شادی خود و آرامش درونی می سنجند نه پول.  داشتن امنیت مالی، باعث گشوده شدن موقعیت های شغلی جدید و کمبود استرس می گردد اما، این دسته از افراد به این درک رسیده اند که پول نمی تواند باعث خوشحالی واقعی شود.
2- روزشان را بدون هدف و برنامه آغاز نمی کنند
نه تنها افراد موفق اهداف آینده ی دور و نزدیک خود را به شکل واضحی مشخص نموده اند، بلکه برای هر روزشان نیز برنامه ریزی دقیقی دارند تا بتوانند به هدف اصلی خود در دراز مدت دست یابند. آنها به طور کامل از اهمیت «ساعت طلایی»، که در اصل اولین ساعت پس از بیدار شدن است، آگاهند.
3- معتقدند نقطه تکامل نهایی برای یک پروژه، وجود ندارد
این دسته از افراد، پس از رسیدن به تکامل در هر بخشی، باز هم دست از رشد و بهبود نمی کشند. آنها دریافته اند که رسیدن به تکامل در هر کار نیست که ارزش دارد، بلکه مهم، تجربیاتیست که در طول انجام کار به دست می آید. از این تجربیات می توان در اهداف و پروژه های بسیار دیگری کمک گرفت.
4- اجازه نمی دهند توسط افراد منفی نگر احاطه شوند
زمانی که در کنار افراد منفی نگر قرار بگیرید، تفکرات منفیشان به راحتی می تواند به شما نیز منتقل شود. افراد موفق به هر شکلی که شده از اشخاص منفی نگر دوری می کنند و در عوض، تلاش دارند با اشخاص مثبت اندیش معاشرت بیشتری پیدا کنند تا آنها نیز بتوانند الهام بخششان باشند.
5- به قسمت منفی ماجرا تمرکز نمی کنند
افراد موفق اجازه نمی دهند افکار منفی باعث شکستشان شود. زمانی که با مشکلی رو به رو می گردند، با استفاده از تجربه ی خود به سرعت به بخش مثبت ماجرا اندیشیده و به خود می گویند بار ها مشکلات اینچنین بسیاری را پشت سر گذاشته اند. این دسته از افراد به جای تمرکز بر مشکلاتی که شاید در میان راه پیدا شود، تمام تمرکز خویش را بر روی موفقیتشان در هر امری می گذارند.
6- پس از شکست، آرام نمی نشینند
می دانند که شکست، راهیست که برای رسیدن به پیروزی طی می شود و به آنها همانند موقعیت هایی برای یادگیری و رشد می نگرند. آنها می دانند که هرچند بار هم که باخت را تجربه کنند، تا زمانی که بار دیگر برخواستن و تلاش کردن را پیشه ی راه خود کنند، واقعا شکست نخورده اند.

7- فکرشان بر روی مشکلات متمرکز نخواهد ماند

زمانی که بر روی مشکلات خود به شکل کامل تمرکز کنید، رفتارتان با استرس و ناراحتی همراه خواهد شد؛ همین موضع سبب می گردد تا مشکلات بسیار بیشتری نیز بر سر راهتان قرار گیرند. از سوی دیگر تمرکز بر راه حل ها و اقدامات، سبب می شود تا روحیه ای بهتر بیابید و افکارتان نیز به سوی مثبت شدن حرکت کنند. افراد موفق بیش از حد به مشکلات تمرکز نمی کنند و در عوض، پس از تحلیل اوضاع، سریعا از مشکلات دور می شوند.

8- برایشان مهم نیست دیگران چطور در موردشان فکر می کنند

افراد موفق می دانند که قضاوت و نوع تفکر دیگران در مورد آنها، ارزشی ندارد و فکر کردن در مورد آن، صرفا باعث رنجش می گردد؛ وقتی فردی در مورد زندگی شخصی شما اظهار نظر می کند، آن نظر صرفا زمانی ارزش دارد که خودتان نیز با آن موافق باشید.

9- بهانه نمی آورند

افراد موفق فعال هستند و در نتیجه، کارهایشان را نیز به موقع انجام می دهند. زمانی هم که مرتکب خطا شوند، به شکل کامل مسئولیت آن را بر عهده می گیرند. آنها تمایل دارند وظایف روزانه و کلی خود را به شکل صحیح به سرانجام رسانند.

10- موفقیت دیگران، باعث برانگیخته شدن حسادتشان نمی گردد

این دسته از افراد معتقد هستند که موفقیت برای همه و به اندازه کافی وجود دارد تا بتوانند آن را کسب کنند. می دانند که هر چقدر افراد خوشحال و موفق تر در این کره خاکی وجود داشته باشند، زندگی بهتر خواهد شد. اگر شخص دیگری قادر به انجام کاری شود که آنها توانسته اند انجام دهند، به جای حسادت، از وی قدردانی می کنند.

11- عزیزان خود را فراموش نمی کنند

می دانند که کار، بسیار مهم است اما هیچگاه حاضر نیستند خانواده و عزیزان خود را فدای کارشان کنند.
12- قدرت سرگرمی و خوشحالی را دست کم نمی گیرند

فایده همه ی فشارهای کاری چیست زمانی که فقط احساس نا امیدی و خستگی در ما موج زند؟ افراد موفق می دانند چطور آرامش داشته و به سرگرمی هایشان بپردازند. آنها می دانند با استراحت، باتری های خود را برای به سرانجام رساندن پروژه هایشان شارژ کرده اند.

13- در مورد سلامتیشان غفلت نمی کنند

با سلامتی، می توان از لحظات زندگی لذت برد؛ افراد موفق می دانند که اگر به شکل فیزیکی، روحی و احساسی سالم نباشند، نمی توانند به اهدافشان نزدیک شوند.

14- اهداف نامعین تعریف نمی کنند

اهدافی که افراد موفق برای خود تعریف می کنند، قابل اندازه گیری و مشخص هستند. می دانند دقیقا چه می خواهند و چه زمانی به آن خواهند رسید. داشتن هدفی مشخص، باعث می گردد بدانید چقدر از راه را طی کرده اید و تا رسیدن به مقصودتان چقدر باقی مانده است؛ از همین رو، دیگر از خود نمی پرسید «پس چه زمانی نتیجه خواهم گرفت؟»
15- با بی ارادگی تصمیم نمی گیرند

افراد موفق، مشخص می کنند که چه می خواهند، سپس، موتور خود را روشن کرده و به سویش می تازند. زمانی که تصمیمشان قطعی شد، دست به انجام هر کاری می زنند تا آن خواسته را به سرانجام رسانند. داشتن این عادت به هر فردی کمک خواهد کرد تا بتوانند اعتماد به نفس بسیار بالایی داشته باشد.

16- اجازه نمی دهند قربانی شوند

زمانی که تصمیم گیری های ضعیف دیگران، بر کار آنها نیز تاثیر مخرب داشته باشد، اجازه نمی دهند تفکرات منفی آنها را احاطه کنند؛ در عوض، با بخشش، خود را به آرامش می رسانند. آرامش درونی و خوشنودی، برایشان بالاترین اهمیت را دارد.

17- در گذشته زندگی نمی کنند

آنها درک می کنند که گذشته، تمام شده و دیگر آن لحظه وجود ندارد. اگر تمرکز انسان بر روی اتفاقات گذشته باقی بماند، مشرف به اتفاقات زمان حال نخواهد بود. اگر در گذشته آسیب دیده اید، تلاش کنید به یاد داشته باشید که حال، زمان دیگریست و می توانید تمرکز خود را بر روی رشدتان بگذارید.

18- در برابر تغییر مقاومت نمی کنند

برنامه ریزی، استراتژی و تاکتیک ها عوض می شوند؛ به جای ناامید و ناراحت شدن، افراد موفق سریعا خود را با وضعیت موجود هماهنگ می کنند زیرا رسیدن به اهدافشان برای آنها مهم تر از هر چیز دیگریست.
19- یادگیری برای آنها متوقف نمی شود

افراد موفق، برای خود مربی و یا رهنماهایی دارند که در زمان به چالش کشیده شدن، به سراغشان می روند. آنها همواره در حال یادگیری هستند و برای بهبود شیوه ی زندگی خود، تلاش می کنند.

20- روز خود را بدون شکرگذاری به پایان نمی برند

افراد موفق همواره برای نعمت های کوچک و بزرگ در زندگیشان، سپاسگذار هستند. پیش از خواب، تفکر در مورد همه موارد مثبتی که در زندگی وجود دارند، باعث داشتن ذهنی مثبت نگر و افزایش انگیزه خواهد شد.

منبع: مجله موفقیت

 



تاریخ : پنج شنبه 94/3/21 | 9:37 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 

تسلیت درگذشت استاد احمد قاضی

درگذشت استاد احمد قاضی سر دبیر مجله سروه  به همه ی مردم هنردوست ایران به ویژه مردم کرد زبان و علی الخصوص مردم فرهنگ دوست و هنرپرور مهاباد و خانواده ی آن بزرگوار تلسیت عرض می نماید.

قرار است فردا ( دوشنبه )  با حضور جمعی از مسئولان استانی و محلی پیکر این روزنامه نگار و مترجم برجسته پس از تشییع در شهرستان مهاباد خاکسپاری شود.

احمد قاضی سال 1315 در مهاباد به دنیا آمد و در دانشگاه تهران موفق به اخذ مدرک لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی شد و از سال 1365 به مدت 20 سال سردبیری نشریه سروه را برعهده داشت.

 زنده یاد احمد قاضی از افراد ادب دوست و شخصی صبور و معتدل بود که نقش موثری در شکل گیری مطبوعات و رشد مطبوعات منطقه داشت.

وی در طول حیات ادبی خود شاهکارهای ادبی جهانی از جمله دن کیشوت و گیل گمش را به زبان کردی ترجمه کرد.

باقه بین، دستو زبان کردی به دو زبان، جمع و اصلاح دیوان سیف القضات، ترجمه دیوانی سه یرو سه مه ره، ترجمه گیل گمش، ترجمه دوجلدی دون کیشوت، کتک و مشک، نسل اژدها، دوقلوهای عجیب، کوهسار حقیقت، عصر غول ها، صدام و بحران خلیج، ژانی گه ل، کردستان بعد از جنگ خلیج فارس، خلاصه تاریخ کردستان بخشی از آثار این شخصیت برجسته ادبی و فرهنگی است.

 



تاریخ : یکشنبه 94/3/17 | 10:3 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 

برنامه ریزی برای اوقات فراغت 

زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند.
اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن یک برنامه کارآمد و درست است. زیرا از یک سو به ما شیوه صحیح به کار گرفتن فرصت‏ها را مى‏ آموزد و از سوی دیگر با نیل به هدف‏هی کوتاه‏مدت و میان‏مدت، رضایت خاطرمان را فراهم مى‏سازد. برای اینکه چگونه یک برنامه‏ریزی مناسب بری نیازهی خود تنظیم نماییم منوط و مشروط به تحقق موارد ذیل است:

1-    تعیین هدف. هدف ها دو قسمند. گاهی کلی اند مثل رضای خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهی و امثال آن و گاهی جزئی اند مثل تخصص در یک رشته خاص مثل حساب داری، مطالعه یک کتاب، نوشتن مقاله یا امثال آن. لازم است هر دو هدف را مشخص کنیم؛ یعنی همان طور که یک هدف کلی در نظر داریم، اهداف جزئی را هم دقیقا مشخص کنیم و آن را محور فعالیت هایمان قرار دهیم.

2-     تشخیص نیازها وکاستی ها و نواقص احتمالی. باید خواست‏ها و احتیاجات اساسی خود را در آن زمینه به خصوص روشن کنیم. به عنوان مثال: در یک مقطع مشخص، چه درسی را نیاز داریم بیاموزیم تا تسلط بر آنها پیدا کنیم.

3-     فرصت‏ها و اوقاتی که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانی است؟

4-     چه روشی مطلوب‏ترین شیوه بری دست‏یابی به اهداف مورد نظر مى‏باشد.

5-     در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلی هستیم؟

6-      پس از اجرا به ارزیابی فعالیت‏هی انجام شده می ‏پردازیم تا میزان دسترسی به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان بازخورد(فیدبک) نامیده مى‏شود، فرصتی به ما مى‏بخشد تا بتوانیم عوامل ناکامی احتمالی را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیری نماییم.

از آفات برنامه‏ریزی، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابی به هدف برنامه است. و شاید در ابتدی فعالیت به همه موارد مورد نظر دست نیافته و دلسرد شویم و از ادامه راه باز بمانیم. و بی تردید عمل به برنامه، مستلزم چشم‏پوشی از برخی فرصت‏هی فراغت، سرگرمى‏ها و تفریحات مى‏باشد، در این صورت باید خود را سازگار با برنامه مى‏نماییم تا بتوانیم به نتیجه مطلوبی دست یابیم. ممکن است در ابتدا، برنامه‏ریزی با کندی مواجه شود ولی در جریان عمل به برنامه به آن عادت مى‏کنیم و به مرور زمان جزء شخصیت ما مى‏شود. برنامه‏ریزی علاوه بر صرفه‏جویی در وقت و فرصت‏هی زندگی، موجب مى‏شود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. لازمه برنامه‏ریزی موفق، انعطاف‏پذیری در عمل به برنامه است و نیز نگاه واقع‏بینانه به کاستى‏ها و ضعف‏هی موجود در زمینه‏ی است که برنامه تنظیم مى‏کنیم. برنامه‏ریزی تفکر ما را نسبت به زندگی شکل مى‏دهد و تفکّر منسجم منتهی به عمل در زندگی ایجاد می کند. به منظور داشتن یک برنامه منظم، لازم است جدولی تهیه نمایید و ساعات شبانه روز و ایام هفته را (به ترتیب در ستون افقی و عمودی) یادداشت کرده و بری هر ساعتی در هر روز از ایام هفته کار و برنامه مناسب را در آن یادداشت نمایید. مثلاً چه ساعتی از خواب بیدار شوید؟ ساعتی را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و دیگر کارها اختصاص دهید، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نیز دقیقا در جدول بنویسید و خود را موظف کنید طبق جدول تهیه شده که متناسب با توانایى‏هی خودتان است عمل نمایید. در این مسیر نیاز به یک عزم و اراده جدی هست که انشاءالله در شما وجود دارد.

برگرفته از وب سایت پرسمان با اندکی تغییرات



تاریخ : چهارشنبه 94/3/13 | 1:12 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

خانواده و تربیت/ ضرورت و اهمیت برنامه ریزی برای اوقات فراغت فرزندانمان در تابستان 

 

پس از گذراندن اوقات تحصیلی و مطالعه مستمر و بی وقفه و فشار ذهنی و روانی ناشی از گذراندن آزمون ها و امتحانات اوقات تابستان فرا می رسند تعطیلات تابستانی در تأمین بخشی از نیازهای جسمی و روانی جوانان و نوجوانان مؤثر است و برای ایشان بسیار خوشایند و لذت بخش است. طبق استانداردهای بین المللی تعداد روزهای فراغت در کشورهای دیگر 80 روز در سال و این رقم در کشور ما 90 روز است.

گسترش دامنه اوقات فراغت موجب شده که نهادهای متولی برای گذران مناسب این ایام به فکر برنامه ریزی مناسب برای جوانان باشند. نتایج بررسی های «سازمان ملی جوانان» نشان می دهد 5/43 درصد جوانان کشور سازمان های مسئول اوقات فراغت را می شناسند و 5/56 درصد دیگر شناختی از این دستگاهها ندارند.

اوقات فراغت و بهداشت روانی

اوقات فراغت تضمین کننده سلامت و بهداشت روانی انسان است . اشتغال مستمر و بدون وقفه فکری و عملی موجب خستگی جسمی و ذهنی می گردد. به گونه ای که فرد نشاط و سرزندگی خود را از دست می دهد و در مواقعی زمینه را برای بروز بسیاری از اختلالات روانی موجب می شود بخصوص از نوع بیماری های روان تنی. در این شرایط برخورداری از یک برنامه جامع و پیش بینی فرصتی آزاد و فارغ از کار موظف، اولین و مهم ترین گام در پیشگیری از آسیب های ذهنی و حفظ بهداشت روانی است. استفاده مطلوب و برنامه ریزی شده از اوقات فراغت حتی برای دانش آموزانی که به عللی در بعضی از دروس تجدید شده اند باعث نشاط و سرزندگی که یکی از شاخص های بهداشت روانی است می گردد و قدرت یادگیری و نگاهداری ذهنی در آنها افزایش می یابد.

اوقات فراغت و خلاقیت ذهن

مطالعات نشان می دهد که اوقات فراغت همواره بستر مناسبی برای بروز خلاقیت ها و نوآوری هاست. چون ذهن انسان به فعالیت موظفی مشغول نیست، لذا می تواند فارغ از قالب های از پیش طراحی شده به مسائل مورد علاقه خود بپردازد. انسان در اوقات فراغت آزادانه می اندیشد و در حل مسائلی که در حوزه شناختی او مطرحند از تفکر خلاق بهره می گیرد و همین خمیرمایه نوآوری ها و اختراعات بشری است.

اصلاح رفتار و تعالی شخصیت

کثرت و استمرار فعالیت های ذهنی و عملی در زندگی روزمره، بدون بهره گیری از فرصت های آزاد برای تعمق و بازنگری به عملکرد و برخورد با افراد و مقابله با پدیده های مختلف، ممکن است به تدریج موجب پدیداری عادات و رفتارهای نامطلوب در انسان شود. این مسئله در میان دانش آموزان راهنمایی و متوسطه به دلیل تراکم و فشردگی برنامه های درسی بیشتر قابل ملاحظه است. بنابراین یکی از ثمرات اوقات فراغت، پرداختن به چگونگی رفتار شخصی و اجتماعی خود و فرزندان است. باید توجه کرد که انحرافات اخلاقی و رفتاری به صورت ناگهانی ظاهر نمی شوند، بلکه به تدریج ظاهر می شوند و به همین دلیل غالبا والدین در طول سال تحصیلی فرصت ارزیابی دقیق رفتار فرزندان خود را و راههای پیشگیری از بروز رفتارهای سازش نایافته را نمی یابند. بنابراین در شرایطی که کودکان و نوجوانان تحت تنش های ناشی از تکالیف درسی نیستند در دوران اوقات فراغت، پرداختن به اصلاح عادات، و رفتارهای نامطلوب امری بسیار بااهمیت می باشد. به عنوان مثال رفتارهای دچار اختلال مانند پرخاشگری، افسردگی، اضطراب، کمرویی را در این ایام با استفاده از کارشناسان فن و در شرایطی مساعد می توان اصلاح کرد.

اوقات فراغت و آسیب پذیری اجتماعی

در کنار همه تأثیرات مهم و حیاتبخش اوقات فراغت و ارزشمندی هایی که دارد باید واقعیت ناخوشایندی را نیز مدّ نظر قرار داد. متأسفانه به دلایل مختلف از جمله عدم نگرش مثبت در ذهن دانش آموزان نسبت به اوقات فراغت، نبودن برنامه های آموزشی و توجیهی در بهره وری از فرصت های آزاد، به ویژه تعطیلات تابستانی و بلاتکلیفی ها و بی برنامگی ها، بررسی ها و مطالعات انجام شده در ارتباط با بزهکاری کودکان و نوجوانان حاکی از آن است که در غالب موارد، انحرافات اخلاقی و آسیب پذیری های اجتماعی با اوقات فراغت دانش آموزان ارتباط دارد. به این معنی که آغاز یا فزونی بزهکاری ها در کودکان و نوجوانان در ایام فراغت و تعطیلات مدارس است، که فقر و فقدان انگیزه های رشد مزید بر علت است. بنابراین با در نظر گرفتن حساسیت و اهمیت اوقات فراغت بسیار ضروری است که برنامه های جامع تهیه و تنظیم گردد و با همکاری و مشارکت اولیا و مربیان در بهره وری و بارورسازی این فرصت ها، زمینه پیشگیری از هر نوع آسیب پذیری را در ایام فراغت جوانان و نوجوانان فراهم آورد.

اوقات فراغت و مسئولیت نهادها

اوقات فراغت یکی از معضلاتی است که با وجود افزایش جمعیت هنوز چاره ای جدی برای آن اندیشیده نشده است. در صورتی که در ایران نسبت به 40 سال گذشته جمعیت گروه سنی 24 ـ 15 سال نزدیک به 5 برابر شده است می توان انتظار داشت که این جمعیت نیاز بیشتری به معنی افزایش تقاضا برای غنی سازی اوقات فراغت را داشته باشد. عدم بهره گیری از اوقات فراغت موجب ناپختگی های دوران نوجوانی خواهد شد و او فرصت و تجربه و آزمون را پیدا نخواهد کرد و هنگام ورود به اجتماع ناکارآمد و نارسا خواهد بود. بنابراین ضرورت احساس مسئولیت نهادهای حکومتی بیشتر می شود، که جوانان نیازهای خود را از طریق مجاری صحیح برطرف نمایند و نه مجاری خلاف و غیر مجاز که این خود زمینه بزهکاری و انحراف اجتماعی را موجب می شود. و پژوهش ها در ایران نشان می دهد که بسیاری از انحرافات جوانان به واسطه عدم برنامه ریزی صحیح در گذران اوقات فراغت جوانان پدید می آید.

چگونگی غنی سازی و مؤثر ساختن اوقات فراغت

1ـ تحرک رمز سلامت

فعالیت بدنی به عنوان یک امر ضروری در غنی سازی اوقات فراغت جوانان تأثیرات فراوانی دارد. استخوان ها و عضلات و مفاصل سالم، وزن بدن شان تنظیم، چربی ها کاهش و در فعالیت قلب و ریه ها مؤثر است، از همه مهم تر اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد. بازی ها، ورزش ها به نوجوانان خودباوری و اتکای به نفس می دهد و موجب موفقیت و مشارکت و اتحاد جمعی به وجود می آورد و خطرات ناشی از زندگی پر استرس و بی تحرک امروزی را کاهش می دهد. تحقیقات نشان می دهد که جوانان در طول دوران بلوغ هر چه بیشتر تحرک جسمی و حرکتی داشته باشند، کمتر به سیگار روی می آورند، همچنین موجب دوری از مواد مخدر و رفتارهای خشونت بار می شود، همچنین نتایج تحصیلات آنان بهتر خواهد بود.

2ـ ورزش

ز نیرو بود مرد را راستی                  ز سُستی کژی زاید و کاستی        (فردوسی)

فعالیت های سالم ورزشی نه فقط در تعادل بخشیدن به جسم و جان تأثیر دارند، بلکه همراه خود، صفاتی از قبیل جوانمردی، آزادگی و پاکی را می آورند. معمولاً در بین ورزشکاران نوجوان کمتر اختلالات رفتاری گزارش شده است، زیرا ورزش، نیرو و انرژی های متراکم و سرگردان را در مسیر سالم و جامعه پسندی جاری می سازد. تأثیر دیگر ورزش را در پایمردی و استقلال و استقامت نوجوان در برابر مشکلات باید جستجو کرد. ورزش می تواند در قالب تفریح های گوناگون به همراه گروه همسالان صورت گیرد، مانند دوچرخه سواری، ورزش و بازی ها و مسابقات رقابتی مانند فوتبال، بدمینتون، تنیس، شنا، والیبال، بسکتبال، هندبال، فوتسال و ... .

3ـ کار و فعالیت

کارشناسان معتقدند که کودکان و نوجوانان و جوانان در تعطیلات تابستان می توانند به جای بیکاری و وقت گذرانی های بیهوده که در بسیاری اوقات، زیان های فراوانی به بار می آورد، با آموختن کارها و مهارت های جدید اوقاتی پربار را سپری کنند. اگر انرژی نوجوانان در مسیر مثبت و کار و تلاش قرار گیرد آنان را سعادتمند و مسرور می سازد. اولیا و مربیان با توجه به دوران بلوغ که مرحله ظهور و شکوفایی استعدادها و خلاقیت هاست، باید متناسب با استعدادی که دارند نیروهای نوجوانان و جوانان را به کار گیرند تا در جهت مثبت حرکت کنند. ولی باید کارهایی را به آنها محول کنیم که از عهده آنان برآیند و قادر به انجام آن باشند و موجبات بیگاری و محرومیت از تحصیل و تفریح را فراهم نسازد و آنها را به استثمار و بهره کشی نکشاند.

آموزنده

حال با توجه به دنیای ماشینی امروز و گستردگی بخش های تولیدی و خدماتی و اداری، اولیا و مربیان در قالب برنامه های عملی و با اعتمادسازی و اطمینان از محیط کاری سالم زمینه ساز اشتغال نوجوانان و جوانان را در کنار درس و تحصیل به عنوان بخشی از تعلیم و تربیت فراهم سازند تا مکمل آموزه های تئوری آنان و همچنین زنده کردن قوای درونی و بیرونی آنان باشد.

4ـ مطالعه و کتابخوانی

انیس کنج تنهایی کتاب استفروغ صبح دانایی کتاب است ( جامی )

یکی از ابزارهای مهم و غیر قابل انکار و تردید در غنی سازی اوقات فراغت همگان مطالعه است.

مطالعه یک کتاب و یک قصه شیرین و یا سرگذشت انسان ها می تواند به زندگی معنا و هدف ببخشد و دیدگاه تازه ای به او بدهد. فواید مطالعه و کتابخوانی برای نوجوانان و جوانان بر کسی پوشیده نیست و باید از مهارت های لازم جهت مطالعه و انگیزه های کافی برای دستیابی به سطح مطلوب در این امر برخوردار باشند. البته با کمبودهایی که در زمینه کتابخانه ها و حتی گرانی کتاب ها داریم چاره ای جز فعال نمودن کتابخانه های مدارس و مجهز ساختن آنها به کتاب های جدید و همچنین دسترسی نوجوانان و جوانان مان در ایام تعطیلات نخواهد بود متأسفانه درِ کتابخانه ها با پایان امتحانات خرداد قفل می شوند و کتاب ها و این گنجینه های دینی و علم و ادب و هنر که می توانند سرنوشت و زندگی جوانان ما را متحول سازند در انتظار اول مهر ماه چشم به در و دیوار و قفسه های خاک گرفته دوخته اند تا شاید بعد از برنامه ریزی درسی مدرسه آن هم در اواخر مهر و یا شاید آبان ماه بازگشایی شوند.

5 ـ تقویت عاطفه و محبت

درا ین ایام فراغت که نوجوانان و کودکان و حتی جوانان مان هنوز در کنار ما زندگی می کنند و چشم و دل به راه ما هستند این فرصت را مغتنم بشمریم و دست محبت و نوازش خود را بر سر آنها بکشیم و آنها را از این نعمت محروم نسازیم که بالاترین فقر و نداری و کمبودها همان فقر عاطفی و محبت است و نتیجه و حاصل محبت به قدر لازم و یا در حد کمبود و فقدان آن بر همه ما آشکار و مبین است. محبت به فرزندان، نگاه پر مهر به آنان که نیاز به بهره مندی های مادی فراوان و غیره ندارد، چه بسیار انسان های تهیدستی که قلب پر مهر و نگاه سرشار از محبت شان به فرزندان، فرزندان آنها را با سعی و کوشش خودشان به سعادت رساندند.

6ـ پرورش روح دین و دینداری

یکی دیگر از وظایف مهم والدین در این غنی سازی اوقات فراغت پرورش روح دین خواهی و خداجویی است که در آن به جای آنکه انسان تنها باشد با خدا گام بردارد، و به نوجوان خود به طور عملی بیاموزد که خداوند مظهر آرامش، عشق و معنویت است و ریشه بسیاری از مشکلات با دعا و نماز برطرف می شوند و موجب انتشار انرژی در روح و جسم آنان می شود. به دامن طبیعت ببریم آنها را و گستره آسمان و دریا و صحرا را ببینند و هنرمندی خالق را در این زیبایی ها مشاهده نمایند و خدادوستی و پیوند با خدا بیابند که این زندگی مانند دریای موّاجی است که اگر امروز آرام است فردا طوفانی خواهد شد و کودکان و نوجوانان ما باید راه نجات خود از تلاطم های روحی را با تربیت دینی به دست آورند خصوصا با نماز می توان حالات و رفتارهای مذهبی را به آنها یاد داد و در سایه سار اخلاق آرام فرزندان مان آسوده خاطر به سر بریم.

منابع:

ـ مجله پیوند، تابستان 1385، نشریه ماهانه آموزشی و تربیتی.

ـ فراغت کودکان و نوجوانان، انتشارات هسته مشاوره آموزش و پرورش تهران، 1372.

ـ اوقات فراغت جوانان، ماهنامه پیرامون، تابستان 1384.

ـ محمدرضا زهرایی، 1367، پژوهشی پیرامون اوقات فراغت کودکان در شهرهای بزرگ، دانشگاه تربیت معلم.

ـ پرتوی از نور حقیقت محمدی(ص) در محبت به فرزند، کارشناس ارشد معارف اسلامی و فقه، (پیوند، تابستان 1385).

ـ بازی، روانشناسی بازی، سیامک مهجور، 1370، تهران، انتشارات راهگشا.

ـ پژوهش نامه ادبیات کودکان و نوجوانان، 1374، فصلنامه پژوهشی تحلیلی و آموزشی، جلدهای 3، 2، 1.

ـ هفده مقاله در باره ادبیات کودکان، 1372، شورای کتاب کودک.

ـ جهانی شدن، تعلیم و تربیت و فناوری اطلاعات، پیوند، 1385، آبان ماه.

ـ انگیزه های نیرومند، کار، آفریننده کار و تلاش، دکتر داریوش دهقان، پیوند، دی 1385.

ـ نقش و اهمیت برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان، صفی اله ملکی، تربیت، مجله 11 و 10، تابستان 1383.

ـ رسالت انجمن های اولیا و مربیان در غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان، ماهنامه پیوند، تابستان 1385.

برگرفته از : مجله پیام زن شماره 196 سال 1387

البته دوستان ببخشند که منبع نویسی اش درست نیست هدف فقط اطلاع رسانی و ترویج موضوع بوده و بس



تاریخ : یکشنبه 94/3/10 | 8:13 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر

 

آیا شما واقعا تنبل هستید؟ 

بسیاری از افراد فعال و پرکار، خود را فردی تنبل می پندازند؛ دلیل این موضوع اینجاست که ترجیح می دهند وقت آزادشان را به استراحت بگذرانند.  نکات بسیاری در خصوص افزایش بهره وری می خوانیم، از اپلیکیشن های To-Do ی مختلف استفاده می کنیم و به خود قول می دهیم که تغییر کنیم، اما این تغییر، هیچگاه از راه نمی رسد. برای شما پیشنهاداتی داریم تا بتوانید بالاخره به تنبلی خود غلبه کرده و تغییر لازم را با تمام وجود، احساس کنید.

آیا شما واقعا تنبل هستید؟
بسیاری از افراد فعال و پرکار، خود را فردی تنبل می پندازند؛ دلیل این موضوع اینجاست که ترجیح می دهند وقت آزادشان را به استراحت بگذرانند. پس پیش از اینکه بخواهید خود را فردی تنبل تلقی کنید، بهتر است نگاهی به مسئله ی اصلی بیاندازید.
Leon F. Seltzer
یک روانشناس است که در این خصوص، نظر جالبی دارد. وی معتقد است ما اصولا ترجیح می دهیم از لغت «تنبل» برای وصف خود استفاده نکنیم و یا دست کم، برای بکار بردن این کلمه در خصوص شخصیتمان اجتناب می کنیم. گاهی شخصیت ما از کمبود نظم یا انگیزه رنج می برد و اشتباه گرفتن این مشکلات با تنبلی، صرفا حل کردن موضوع را سخت تر خواهد کرد.
بهترین راه برای مقابله با تنبلی، این است که برای خود برنامه ریزی داشته باشیم؛ ساعت به ساعت و روز به روز را بنویسیم و طبق آن جلو برویم. زمانی که توانستیم برای یک هفته برنامه ریزی کنیم، وقتش رسیده تا این مراحل را مورد توجه قرار دهیم:
ایجاد نظم در خود: برنامه شما پر است اما به اندازه ی کافی و در زمان معین، نمی توانید کارهایتان را به سرانجام برسانید. در این بخش در می یابید که با مشکل بی نظمی رو به رو هستید. احتمالا با حذف عواملی که موجب حواس پرتی می شوند، کارتان بهتر خواهد شد اما بهبود اراده خود را نیز از یاد نبرید.
دوری از انتظارات واهی: اگر برنامه شما پر شده و همه کارهایتان را نیز سر وقت به سرانجام می رسانید اما همچنان احساس تنبلی در شما موج می زند، مشکل اینجاست که در واقع به خودتان  زیادی سخت گرفته اید.
انگیزه: اگر برنامه هفتگیتان تقریبا خالی مانده و بیشتر وقتتان به خوابیدن و البته فعالیت های اوقات فراغت می گذرد، با مشکل کمبود انگیزه مواجه شده اید. گاهی انگیزه به این دلیل از دست می رود که نمی دانیم باید با زندگی خود چه کنیم و یا با افسردگی مواجه هستیم. اما در نهایت می توان با بهره گیری از علاقه مندی ها، انگیزه را نیز ایجاد کرد. (در ادامه به این بخش نیز خواهیم پرداخت.)
بسته به نوع مسئله، نحوه مقابله با تنبلی نیز متفاوت است. برای بررسی نقاط ضعف خود وقت بگذارید و راهی را بیابید که از طریق آن، بتوانید کارهایتان را به شکلی منظم و دقیق تر انجام دهید.
یاد بگیرید برای شغلتان ارزش قائل شوید

کار و شغل ما می تواند با ارزش و لذت بخش باشد. ارزش قائل شدن برای کارمان، امریست که نیاز به تمرین و زمان دارد و این را بدانید که نوع تفکر شما در خصوص شغلتان، تاثیر زیادی در به سرانجام رساندن وظایفتان خواهد داشت.
اگر شما همکارانی دارید که حالشان از کار فعلی خود به هم می خورد و صرفا در مورد آن بدگویی می کنند، بهتر است از آنها دوری کنید زیرا پس از مدتی، گرایش و نوع تفکر شما نیز منفی خواهد شد. داشتن ضمیر ناخودآگاهی که صرفا از بد بودن شرایط شنیده، نمی تواند به شما در راستای بهبود شرایط شغلی و بهره وریتان کمکی رساند.
اگر تا به حال هم در چنین شرایطی قرار داشته اید، از این ترفند ها برای ترمیم نوع تفکر خود استفاده کنید:
لیستی از مزایای کار خود بنویسید: همیشه مزایا و نکات مثبتی پیدا می شود، اگر نه، چرا باید گروهی از افراد در آن شرکت مشغول به کار باشند؟
زمانی که از کارتان لذت می بردید را به خاطر آورید: قطعا لحظاتی در کارتان وجود داشته که از انجام دادنش لذت برده و به خود بالیده اید. آن لحظه ها را به یاد آورده، برای خود یا دیگری توصیفشان کنید. توصیف کردن آنها برای دیگران، کمک می کند تا در آینده نیز آنها را راحت تر به یاد آورید. از سوی دیگر به یاد آوردن لحظه های ناب در کار، باعث می شود بتوانید جوابی قانع کننده تر برای سوالی نظیر «با زندگی ام چه کنم؟» داشته باشید.
معنای کار را در ذهن خود تغییر دهید: وقتی در حال انجام وظایفتان هستید، احساس بیچارگی به شما دست می دهد؟ پس افکار خود را به جهت مخالف برانید؛ به خود یادآور شوید که شغل شما ارزش انجام دادن دارد. از روی قصد لبخند بزنید و اجازه دهید تجربیات شغلی همراه با لحظاتی شیرین در ذهنتان نقش ببندند.
عادت های خود را تغییر دهید

از سر کار به خانه رسیده اید، کلید ها را روی میز پرتاب می کنید و سپس بر روی کاناپه لم داده و مشغول تماشای تلویزیون می شوید. اینجاست که باید بگوییم به طور کلی عصر بدی را شروع کرده و در نهایت نیز هیچ استفاده ای از وقت خود نخواهید برد. برای ایجاد تغییر در این چرخه، بعضی موارد را بازبینی کنید.
اگر پس از رسیدن به خانه به سراغ کاناپه می روید، تلویزیون را از برق بکشید. اگر وقتتان در فیسبوک هدر می رود، اپلیکیشنش را از اسمارت فون خود حذف کنید. در ابتدا، انجام چنین کارهایی بسیار سخت هستند اما در نهایت منجر به یافتن سرگرمی بهتر و مفید تر خواهند شد.
برای یافتن سرگرمی های جدید، یک زنجیره رفتاری ایجاد کنید

جاده ی بی علاقگی، با آرزوهای رنگارنگ سنگفرش شده است. همه در مقطعی گفته اند که می خواهند به فردا، به عنوان روزی پربار تر بنگرند، اما صبح که از خواب بیدار شده اند، همان عادت های قدیی را تکرار کرده و بی انگیزگی که دیروز صبح داشتند، باز هم در وجودشان موج زده است.
بهترین راه برای ایجاد تغییر این است که به خود، وظایف جدید و «مشخص» محول کنیم نه به طور کلی بگوییم فردا روز بهتری خواهد بود. تغییرات کوچک، بسیار عملی تر از آرزوهای بلند پروازانه در خصوص بالا بردن راندمان کاری هستند. ایجاد تغییرات کوچک باعث می شود تا به طور کلی و در نهایت و در طول زمان، با بهبود های بسیاری رو به رو شویم.
بی حال و تنبل بود صرفا یک عادت است؛ با ترک عادت های قدیمی و گام برداشتن به سوی عادت های جدید، به فعال تر بودن نیز عادت می کنیم و به راحتی می توانیم شخصی پر بارتر برای زندگی خود باشیم. حتی اگر در مقطعی از زندگی خود هستید که نمی دانید چه می خواهید و چه باید بکنید، پیدایش عادات جدید می تواند به شما کمک کند تا دست کم انگیزه ی کافی برای یافتن فعالیت های جدید را به دست آورید.
پایدار باشید و پیشرفت خود را تحت نظر بگیرید

زمانی که موفق شدید زندگی و کارهای خود را طبق برنامه ریزی جلو ببرید، نگذارید دوباره عادت تنبلی به سراغ شما آید. تنبلی به هر شکلی، تلاش می کند تا از شکاف های موجود در اراده ی ما سوءاستفاده کند. اگر شکست خوردید، دوباره تلاش کنید؛ همانگونه که گفتیم، تنبلی صرفا یک عادت است که می توان ترکش کرد، نه یک ویژگی شخصیتی.
از سوی دیگر داشتن لیستی از کارهای انجام شده، بسیار مفید واقع می گردد. با داشتن چنین لیستی، به خود ثابت نموده اید که می توانید عادت تنبلی را کنار گذاشته یا دست کم آن را تا حد بسیاری بهبود ببخشید؛ انگیزه ها نیز افزایش پیدا کرده و باعث می شوند تا همواره برای انجام کارهای جدید، اشتیاق وجود داشته باشد. زمانی که همواره برای انجام دادن فعالیت های جدید، اشتیاق را در خود حس کردید، آن زمان است که می توانید بگویید تنبلی، از وجودتان رخت بربسته است.

بر گرفته از مجله موفقیت



تاریخ : یکشنبه 94/3/3 | 8:58 عصر | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر


  • paper | خرید لینک انبوه | خرید بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | فال تاروت عشق