اخلاقی زیستن
در ده? 1960 تعدادی از روانشناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک مؤسس? تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه روزی تأسیس کردند.
در این مرکز، نوجوانان 12تا 19سال آموزش میدیدند و زندگی میکردند. مدّت یک سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت
و آزمایشهای مختلف کمی و کیفی بر روی آنان انجام گرفت.
در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعد? غذایی روزانه با احتساب میان وعدهها، 800گرم غذا میخورد.
پس از یک سال به تدریج و آگاهانه شایعه کردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانهروزی، ممکن است غذا به لحاظ کمی و کیفی جیرهبندی شود.
شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از 800گرم به 1200گرم افزایش یافت.
هنگامی که عملاً جیرهبندی را آغاز کردند، مصرف غذا از 1200گرم به 1500گرم رسید و حتی در اواخر این دور? چهارساله، نوجوانانی بودند که در شبانه روز بیش از 5کیلوگرم غذا میخوردند.
دلیل افزایش مصرف این بود که نوجوانان آیند? خود را مبهم میدیدند.
هنگامی که مرکز شبانهروزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یکدیگر تعارف میکردند
و نسبت به یکدیگر رابطهای مبتنی بر نیکوکاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی که شایع? کمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یکدیگر کمتر شد.
در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پای? عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان کمرنگ گشت.
آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستان? اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای کاهش میدهد.
به طور مثال، در جامعهای که هم? افراد با هر تخصصی میتوانند شغلی داشته باشند، کارشکنی، حسادت، تهمت، سخنچینی، چاپلوسی و.. کمتر است.
به طور کلی در جامعهای که نیازهای اساسی انسانها در آن تأمین میشود، افراد بر پای? موازین اخلاقی زندگی میکنند.
پس اخلاقی زیستن خیلی ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن بیشتر نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.
تاریخ : شنبه 97/4/23 | 10:26 صبح | نویسنده : ابوبکر عزیزی مقدم | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.