پرسشنامه شادکامی مونش (MUNSH)
شادکامی یکی از مفاهیم و مولفههای اصلی زندگی افراد به شمار میرود و بسیاری از رشتهها از جمله شاخههایی از روانشناسی، سعی در فهم و تسهیل آن در زندگی افراد دارند. شادکامی مطمئنا از اهداف بزرگ بشر بوده است که همه برای رسیدن به آن تالش می کنند. میزان شادکامی بر اساس ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان به دست می آید، این ارزشیابی ها ممکن است جنبه شناختی داشته باشد؛ مانند قضاوتهایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرند و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود ( بلانچ و درید، 2003) . شادکامی، زمانی به وجود آید که انسان، از خود و محیط اطراف خود، احساس رضایت بیشتر داشته باشد ( بتنال، 2005). روابط مثبت با دیگران، هدفمندبودن زندگی، رشد شخصی، دوستداشتن دیگران و طبیعت از اجزای شادکامی به حساب می آیند ( کار، 2004).
شادکامی دارای سه جزء اصلی است: هیجان مثبت، رضایت از زندگی و فقدان هیجان منفی از قبیل افسردگی و اضطراب. برخی از پژوهشگران عقیده دارند که شادکامی دارای مولفههای عاطفی، اجتماعی و شناختی است. مولفه عاطفی باعث میشود که فرد همواره از نظر خلقی شاد و خوشحال باشد. مولفه اجتماعی موجب گسترش روابط اجتماعی با دیگران و افزایش حمایت اجتماعی میشود. مولفه شناختی موجب میگردد فرد نوعی تفکر و پردازش اطلاعات ویژه خود داشته باشد و وقایع روزمره را طوری تعبیر و تفسیر کند که خوشبینی وی را به دنبال داشته باشد. پرسشنامه شادکامی مونش (MUNSH) به منظور اندازهگیری شادکامی طراحی شده است. با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف درباره سلامت روانشناختی و مقیاسهاس متنوعی که برای اندازهگیری آن ساخته شده است، کوزما و استونز در سال 2000 آزمونی را ساختند که بیشتر بر مقدار و شدت احساسات مثبت و منفی تاکید میکند. این مقیاس 24 عبارت دارد.
به همراه 3مقاله رایگان
.: Weblog Themes By Pichak :.