مدیریت زمان
مدیریت زمان موضوعی است اساسی که در عرصه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در عمل اهمیت خود را به اثبات رسانیده است . نقش مدیریت زمان از آنجا حائز اهمیت است که سایر روشهای مدیریت بدون تأکید بر اجرای مدیریت زمان ناکارآمد بودن خود را نشان داده اند. از همین رو، مدیریت زمان ، از یک سو برای پیشبرد کار و از سوی دیگر برای انجام مراحل مختلف آن در مدت زمان معین نقش محوری ایفاء می کند، چنانچه زمان به گونه ای مناسب برای انجام امور یک سازمان مدیریت نشود فعالیت در محیط کار بازدهی لازم را نخواهد داشت.
مدیریت زمان موضوعی است اساسی که در عرصه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در عمل اهمیت خود را به اثبات رسانیده است . نقش مدیریت زمان از آنجا حائز اهمیت است که سایر روشهای مدیریت بدون تأکید بر اجرای مدیریت زمان ناکارآمد بودن خود را نشان داده اند. از همین رو، مدیریت زمان ، از یک سو برای پیشبرد کار و از سوی دیگر برای انجام مراحل مختلف آن در مدت زمان معین نقش محوری ایفاء می کند، چنانچه زمان به گونه ای مناسب برای انجام امور یک سازمان مدیریت نشود فعالیت در محیط کار بازدهی لازم را نخواهد داشت.
کارشناسان امور مدیریت برای اجرای دقیق مدیریت زمان روشهای بسیار ساده ای ارائه داده اند که می توان با توسل به این راهکارها نحوه بهتر کارکردن و چگونگی استفاده بهینه از زمان را تجربه نمود. برای نیل به این هدف نخست فرد باید آمادگی لازم برای انجام کار را در خود به وجود آورد. برای مثال چنانچه شما سحرخیز باشید و کارتان را به طور جدی در صبح آغاز نمائید، اگر پیش از هر اقدامی این احساس در شما ایجاد شود که فعالیت روزانه تان را با کار سختی باید شروع کنید، آغاز کار برای شما سخت تر به نظر خواهد رسید. از این رو توصیه می شود ابتدا با کاری که از انجام آن لذت می برید شروع کنید. زیرا انجام کار فکری و عملی لذت بخش ، ذهن و جسم شما را قبل از مواجه شدن با کارهای طاقت فرسا آماده خواهد نمود.
افزون بر این سعی نکنید تمام کار را یکباره انجام دهید بهتر است در مرحله نخست قسمت بسیار کوچکی از کار را در دست بگیرید و پس از انجام آن به مراحل دیگر کار بپردازید. در این راستا قاطعیت و سرسختی در انجام کار نیز حائز اهمیت است . توصیه می شود کارها را برای پیگیری فهرست نمائید اگر یک یا دو مورد از کارها مدتی در فهرست باقی بماند، صادقانه از خود بپرسید: "آیا من واقعاً تصمیم دارم این کار را انجام بدهم ؟" چنانچه پاسختان منفی باشد یا برای انجام آن وقت نداشته باشید خود را سرزنش نکنید، کافی است به علت فرصت نداشتن یا بی اهمیت بودن آن کارها بر روی آنها در فهرست خط قرمزی بکشید. کارهای اساسی را که به طریقی برای بقاء کار شما ضروری است جدا از دلبستگی و علاقه به آن در دستور کار خود حتماً قرار دهید و با اعمال مدیریت زمان آن را به انجام برسانید. بیشتر افراد فهرست کارهایشان را به محض آغاز به کار تنظیم می کنند، از این شیوه تهیه فهرست کارها جداً اجتناب نمائید.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
http://www.rava20.ir
مدیریت تولیددرصنایعکوچک
یکیازمهمتریننقطهقوتهایصنایعکوچکاستعدادبالقوهآنهادربرقراریرابطهبینتولیداتبخشکشاورزیوبخشصنعتاست. صنایعکوچکدرهردوزمینهفراوردهسازیمحصولاتکشاورزیوتولیدماشینآلاتووسایلموردنیازبرایاستفادهدربخشکشاورزیسهممهمیراایفامیکند.
مهمترینمسئلهکشورهایجهانسوم،بیکاریوافزایشمهاجرتروستاییانبهشهرهاست. لذابرنامههاوسیاستهایصنعتیبایددرراستایکاهشبیکاریوبهبودوضعاکثریتمردمباشد. باتوجهبهاینهدفاولافرصتهایاشتغالبایددرمناطقروستاییوشهرهایکوچکبهوجودآید،ثانیااینفرصتهابهطورمتوسطبایدبهاندازهکافیارزانباشد،ثالثاباتوجهبهاینکهجمعیتکشورهایدرحالتوسعهازآموزشکافیبرخوردارنیستونرخبیسوادیبالاست،روشهایتولیدبایدنسبتاسادهباشد. رابعاروشهایتولیدبایدبهصورتیباشدکهازمنابعمحلیاستفادهکندودرنهایتاهداففوقازرهگذرایجادصنایعکوچکقابلتحققباشد.
پیشرفتهایسریعکشورهایدرحالتوسعهنظیرکرهجنوبی،تایوان،مالزی،هندوستان،ترکیه،اندونزیودههاکشوردیگرنشاندهندهایناستکهبابرنامهریزیهایجامع،اتخاذسیاستهایاصولیدرجهتتقویتکارآفرینیوایجادانگیزهدرجهتجذبکارآفرینانمیتوانخلاموجوددرکشورراپرکرد. بامروریبرعللپیشرفتکشورهایصنعتیچونآلمان،ژاپن،امریکا،انگلیسودیگرکشورهایپیشرفتهصنعتیمتوجهمیشویمکهصنایعکوچکدراینکشورهابهعنوانپایههایاصلیرشدوتوسعهودستیابیبهصنایعفوقمدرنبودهاست. بهدلیلانعطافپذیریواستفادهازتکنولوژیساده،صنایعکوچکنقشبسزاییدرتولید،اشتغالزایی،صادرات،ارزشافزودهودریککلامتوسعهاقتصادیکشوردارند. باعنایتبهوابستگیشدیدصنایعواسطهایومادردرزمینهتکنولوژیوتوانسرمایهگذاریکشورهایصنعتی،امکانهرگونهحرکتاساسیدرجهتصنعتیشدنبرایکشورهایدرحالتوسعهکندومشکلخواهدبودوبرایرهاییازاینتنگناهاوحداکثربهرهگیریازامکاناتواستعدادهایداخلیوافزایشتولیدناخالصداخلیکشورواشتغال،حمایتازصنایعکوچکیکیازبهترینراههامیتواندباشد. مطابقمطالعاتوبررسیهایانجامشدهدرسطحجهانتوسطسازمانجهانیکار (ILO) حدود70درصدازنوآوریهاواختراعاتدرصنعت،توسطکارآفرینانیبهوجودآمدهکهدرواحدهایکوچکومتوسطمشغولبودهاند.
درکشورهایپیشرفتهودرحالتوسعه،سیاستگذاریهادرجهتحمایتهرچهبیشترازصنایعکوچکاستواینبنگاههایکوچکبهشدتموردتوجهقرارگرفتهاندتاجاییکهبهعنوانمثالدرقانوناساسیکرهجنوبیبرحمایتوپشتیبانیهرچهبیشترازاینصنایعتاکیدشدهاست،یادرژاپنصنایعکوچکباسازماندهیبسیارقوینقشمهمیدرتحولاتصنعتیوتکنولوژیکاینکشورهاایفامیکنند.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت تغییر
جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیدههای جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت. چه در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود. بشر همیشه درصدد ایجاد تغییرات مثبت، مهار تغییرات منفی و مبارزه با آثار آن بوده است و سعی نموده است که تغییرات را مدیریت نماید تا از آثار زیان بار آن در امان بماند. سازمانها و بنگاههای اقتصادی نیز در دنیای پرشتاب امروزی دائماً در حال تغییر و تحول هستند و سازمان هایی میتوانند باقی بمانند که برای بقای خود مزیت رقابتی بوجود آورند. سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا تغییر فرایندی مثبت است یا منفی؟
نگرش به تغییر در دنیای مدیریت، نگرشی سیستمی و مبتنی بر فرآیند است. فرآیند از جایی آغاز و در جایی پایان میپذیرد. بنابراین میتوان گفت که فرآیند مدیریت تغییر، فرآیندی آگاهانه و مبتنی بر رویکردی تعریف شده می باشد. در یک نگرش کلی میتوان گفت فرآیند مدیریت تغییر از هفت مرحله تشکیل میشود که عبارتند از:
1- مرحله تدوین راهبرد و طرح
2- تغییر مستندات و مدارک در هسته مرکزی سازمان
3- تشخیص جدولبندی تغییرات
4- برپایی ساختار و ترکیببندی
5- آزمایش در محیط قابل کنترل
6-گسترش ترکیببندی تغییر
7- نمایش پایداری و عملکرد
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت پیمان و جایگاه آن در نظام مبتنی بر عملکرد:
مدیریت عملکرد این هدف را دنبال می کند که مدیران را به ابزاری تجهیز کند که هر لحظه تصویر عینی از عملکرد کارکنان را داشته باشند تا بتوانند تصمیمات درستی را اتخاذ کنند. اغلب تصمیمات و اقدامات مدیریتی بر پایه شواهد و مستندات است و به همین دلیل مدیریت عملکرد را با سنجش عملکرد یکی می دانند و معتقدند که اجرای مدیریت عملکرد بدون ارائه یک مدل مناسب برای ارزیابی نتایج ناممکن است. توافق نامه ها شیوه هایی هستند که مدیران سطوح انتظارات خودشان را به مجموعه ای که برنامه های عملیاتی سازمان را به اجرا در آورد بیان می کند طرف مقابل نیز انتظارات مالی و غیره خودش را به اطلاع مدیری می رسانده مدیریت پیمان جلوگیری می کند و از سوء تفاهم ها، کج رویها و یک رابطه سالم را برقرار می کند.
مدیریت پیمان در دو حیطه قابل اجرا می باشد:
1. زمانی که سازمان با افراد، به عنوان کارکنان خود به مذاکره می پردازد و به منظور افزایش کارایی و بهره وری روشهای سابق را مورد تجدید نظر قرار می دهد.
2. موقعی که سازمان پتانسیل انجام کار را در پیکره خودش نمی بیند و یا مقرون به صرفه نمی داند و با طرف های خارج از سازمان وارد معامله می شود.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت بحران
در دوران بحران بیش از هر دوران دیگر مبنا ها وپایه ها وموارد دیگر اساسی وجود دارند که باید مدیریت اساسی بر آنها اعمال شود . مدیریتی که در آن فردا لحاظ
شده باشد , این یعنی دور انداختن دیروز وداشتن هدف رشد برای فردا . اما بالاتر از هرچیزمدیران باید یاد بگیرند که رشد سالم و غیر سالم را از هم تمییز دهند.
ممکن است بگوئید این نکات اساسی نکات واضحی هستند ولی معمولاً همه همین نکات اساسی بدیهی به نظرمی آیند چند مدیرروی آن کارمی کنند وچند نفرحتی روی آن فکرمی کنند .
دوران بحران دورانی خطرناک است . بزرگترین خطر آن نادیده گرفتن خطرات جدید است که عمدتاً با آنچه همه می دانند هم خوانی ندارد. البته دوران آشفته دورانی سرشاراز امکانات وموقعیتها است اما برای آنان که واقعیتهای جدید را شناخته فهمیده واز آنها بهره برداری می کنند ومهمترازهرچیز .مان این موقعیتها است که ئه برای مدیراهمیت دارد.بنابراین یک موضوع اصلی نیاز به مدیرانی است که با واقعیات روبرو شوند وباوسوسه دنبال کردن آنچه همه می دانند مبارزه کنند به گفته ای دیگربادنبال کردن آنچه همه مطمئنند امابه احتمال زیاد تبدیل به خرافات می شود مبارزه کنند.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت ارتباط با مشتری
ضرورت بهرهگیری گسترده از فناوری اطلاعات، سازمانها را ملزم می سازد تا برای آگاهی از نیازهای مشتریان و بهبود کیفیت خدمات و تولیدات خود به دانش فنی، مهارتها و تخصصهای لازم مجهز شوند.
ضرورت بهرهگیری گسترده از فناوری اطلاعات، سازمانها را ملزم می سازد تا برای آگاهی از نیازهای مشتریان و بهبود کیفیت خدمات و تولیدات خود به دانش فنی، مهارتها و تخصصهای لازم مجهز شوند. از همین رو در طول دهه 90، فرآیندهای تعاملی مدیریت مشتری مبتنی بر فناوریاطلاعات،که درارتباط با مشتری است، مجدداً مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و این موضوع که امروزه ”مدیریت ارتباط با مشتری“ نامیده میشود، بهعنوان یک ضرورت اساسی در عرصه فعالیت های اقتصادی مطرح گردیده است. ”مدیریت ارتباط با مشتری“ شامل مجموعه ای از فعالیتها است که سبب ارتقاء زنجیره ارزش یک سازمان میگردد. زنجیره ارزش در برگیرنده عواملیمانند: صرفهجوئی در هزینه تولید کالا، بهبود کیفیت آن، سرعت، حساسیت و انعطاف پذیری فرآیند کار، افزایش مهارت کارکنان و قابلیت پایداری و دوام تولیدات است که هر سازمان برای کسب رضایت مشتریانش از آن بهره میگیرد. ازآنجا که لازمه پیشتازبودن در فعالیتهای اقتصادی کسبوارائه "ایدهنو" است کاربردمثبت”مدیریتارتباطبا مشتری“ درفعالیتهای اقتصادی اهمیت مییابد. اینمقوله از دیدگاه مشتری افزایش حساسیت تولیدکننده نسبت به نیاز مشتری و بهبودکیفیت تولیدات تلقی میگردد. در ضمن ”مدیریت ارتباط با مشتری“ با تأکید بر کنترل و کاهش هزینه ها و افزایش بهرهوری، زنجیره ارزش را تقویت میکند و سیاستها و روشهای اداری شرکت را برای مشتری شفاف میسازد. به بیان دیگر ”مدیریت ارتباط با مشتری“ شامل کلیه گامهایی است که یک سازمان برای ایجاد و تثبیت ارتباطات سودمند با مشتری برمیدارد و در چارچوب کار گروهی برای تحقق اطمینان و جلب رضایت مشتری تعریف میشود. اینگونه فعالیتها معمولا تحتعنوان فروش، بازاریابیوخدمات تخصصی انجام می پذیرند. اهمیت مقوله ”مدیریت ارتباط با مشتری“ از آنجا ناشی میشود که برای هر مؤسسهای حفظ مشتریان قبلی نسبت به جلب مشتریان جدید از اولویت بیشتری برخوردار است. براساس بررسی به عمل آمده از 2000 نفر در یک مرکز تجاری بزرگبهنام ”مرسر“، 66% ازپاسخگویان براینباور بودند که برقراریوحفظ ارتباط بامشتری،بزرگترین عامل موفقیت هر سازمان در رقابتهای اقتصادی است. در ضمن برنامه مؤثر ارتباط با مشتری به بهبود رضایت مشتری، رشد بیشتر درآمد سازمان و افزایش قدرت رقابت آن و بازگشت سریع تر سرمایه منجر خواهد شد. بدیهی است نیل به این هدف، منوط به فعالیت گروهی درسازمان است. جهت نیل به این هدف فرآیندهای ”مدیریت ارتباط با مشتری“، سیستمی را ایجاد مینماید که برای به حداکثر رساندن بازده سازمان، افراد در قالب یک تیم به گونه ای کار می کنند که منابع بهینه سازی روند تولید به خوبی کنترل شده و مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا کارشناسان فناوری اطلاعات بر این موضوع تاکید دارند که کار تیمی در کارآیی سازمان و تثبیت استانداردها و بهبود کیفیت در سرتاسر سازمان سهم بسزایی دارد. زیرا کار تیمی موجب حل سریع مشکلات مشتریان می شود و رضایت عمیق آنان را به ارمغان میآورد. افزون بر این دستاورد"مدیریتارتباط با مشتری" به بهبود ارائه خدماتبه مشتری، افزایش ارتباطاتباآنان،کاهش هزینههای توزیع و توجیه بهرهگیری ازامکانات پیشرفته جهت حضور مستمردرعرصه فعالیتهایاقتصادیمانندتجارتالکترونیکی کمک می نماید. به همین دلیل امروزه بسیاری از سازمانهای دست اندر کار در فعالیت های اقتصادی بین المللی برای پیشبرد برنامه تغییر و دگرگونی در کسب و کارشان از ”مدیریتارتباط با مشتری“ بهره می گیرند و به این نکته اذعان دارند که ”مدیریت ارتباط با مشتری“ برای راهبرد حفظ مشتری مورد استفاده قرار میگیرد. از سوی دیگر عصر اطلاعات به انقلاب در دانش منجر شده است و سازمانهای اقتصادی فعال در سطح جهان برای دستیابی به آخرین دستاوردهای علمی به خوبی دریافته اند که چگونه از پایگاه اطلاعات کامپیوتری، کتابخانه ها، آرشیوها و مراکز اطلاعرسانی و در کل از دانش موجود حداکثر بهره را بگیرند. بررسیهای آماری نشان میدهد که رمزموفقیت سازمانهای پیشتاز درعرصه فعالیت های اقتصادی در توان فکری، استراتژی صحیح، حفظ اسرار تجاری، آگاهی به لیست و نیازهای مشتریان خود و ارتقاء دانش کارکنان آن سازمان نهفته است. از آنجا که در این مقطع تاریخی تکنولوژی به صورت نرم افزار تعاملی، در حال تغییر شیوه اداره و برخورد با مشتریان است. در این راستا فرآیندها و روشهای نوین و تربیت افراد برخوردار از مهارتهای جدید در حال دگرگونی است و مجموعه های اطلاعات فردی به مبانی و اساس دانش جمعی تبدیل میشوند. کسب این مبانی دانش و ثبت اطلاعات به گونهای که دسترسی به آن آسان و قابل بازیابی باشد، چالشی مهم برای این قرن محسوب میشود. بنابراین می توان نتیجه گرفت اگر ”مدیریت ارتباط با مشتری“ به درستی اجرا گردد، می تواند به مدیریت آگاهانه بیانجامد، که به نوبه خود به افزایش درآمد سازمانها از طریق بهره گیری از اطلاعات و تقویت دانش سازمانی در جهت تخصیص آسان منابع و یافتن بهترین راه حلها و متناسب سازی سریع آنها با نیازهای مشتریان منجر می گردد. و به تبع این موضوع توسعه و به کارگیری ”مدیریت دانش“ مناسب و یک سیستم مدیریت مؤثر برای به دست آوردن سرمایه فکری برای سازمان و گسترش کار تیمی، کاهش بار کار فردی و ارتقاء کارائی فعالیتهای اقتصادی را در پی داشته باشد. بدون شک همگام با "مدیریت ارتباط با مشتری" باید به اهمیت موضوع مدیریت برخوردار از دانش در سازمان نیز توجه نمود، طراحی، به کارگیری و اجرای ”مدیریت ارتباط با مشتری“ نیازمند سرمایه گذاری قابل توجه در وقت و منابع مختلف است. این امر مستلزم تعهد بلند مدت مدیریت اجرایی سازمان، درک تاثیر آن بر روی کسب و کار از طریق تغییر فرآیندها و تمایل به بهرهبرداری از فنـاوری جدیـد برای بهبـود کار است. از این رو، یک عامل مهم مـوفقیت برای مدیریت اجرایی سازمان، درک ضرورت گزارش گیری جهت انعکاس نتایـج فرآیندهای جدید مدیریت کسب و کار است. افزون بر این پیوند ”مدیریت دانش“ و ”مدیریت ارتباط با مشتری“ بهوجود آورنده یک مفهوم منطقی است. برخی ازمدیران ارشد معتقدند که دانش ابزار کسب قدرت و موفقیت در کار است با وجود این برای حـرکت به سوی اجرای استراتژی های تقویت کننده و توسعه دانش خود تمایل چندانی نشان نمیدهند. اما باید به این نکته انکارناپذیر توجه نمود که به هنگام بهره مند شدن افراد یک سازمان از دانش و موفقیت سایر فعالان امور اقتصادی، در واقع افراد تأثیرپذیر فراتر از چارچوب فکری خود دستاورد داشتهاند. در نتیجه این تأثیرپذیری فکری، آنها را به تبادل دانسته های خود با دیگران تشویق می کند و بدون شک این دسته از سازمانها که به گونهای اثر;بخش به خلق و ارائه دانش و به کارگیری آن در جهت افزایش کیفی خدمات و تولیدات و جلب رضایت مشتری میپردازند، در زمره سازمانهای پیشتاز در عرصه فعالیت رقابتی خواهند بود.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
اول فنجانت را خالی کن
وقتی میخواهی فنجانت را پر کنی لازمه اش این است که ابتدا خالی اش کنی!!!
تا به حال شده است با کسی سر و کله بزنی،بحث کنی،مجادله کنی،تو سر و کله هم بزنید،معلوم است که شده این که پرسیدن ندارد.ولی تا حالا شده فکر کنی طرف اصلا تو یه فاز دیگه است.اصلا حرف هم دیگر را نمیفهمید.یا طرف بگوید گوشم از این حرفا پر است.یا برعکس شما بفهمید گوشتان از حرفهایی که میزند پر است.اصلا نمی توانید حرف های هم را قبول کنید.شده است!!
فکر کن ببین چند سال داری،بیست،سی،چهل.....حالا هر چه قدر، تو این مدت زمان چه مزخرفات و خزعبلاتی را وارد ذهنت کردی،البته از نظر خودت اندیشه های است برتر،میدانم.امالحظه ای به خودت و به افکارت شک کن،میبینی با چه چیزهایی پر شده است.حداقل نیمی از آن چرند و پرند است.
خب آیا نباید برای پر کردن فنجانت ابتدا باید خالیش کنی!!!
استاد دانشگاه به نزد یکی از اساتید ذن رفت تا در مورد ذن تحقیق کند. همانطور که پروفسور در مورد ذن صحبت مینمود و میخواست از چند و چون آن سردربیاورد، استاد ذن در کمال سکوت و آرامش شروع به سرو چای نمود. وقتی داشت چای را در فنجان پروفسور میریخت بدون هیچ واهمهای آنقدر چای را در فنجان ریخت که لبریز شد و از کنارههای فنجان سرازیر شد. پروفسور با دستپاچگی گفت: «فنجان پر شده! داره لبریز میشه!»
استاد ذن در کمال وقار و متانت نگاهی به وی انداخت و پاسخ داد: «شما هم مثل این فنجان هستید. چگونه ذن را به شما نشان دهم و در مورد آن توضیح دهم وقتی این چنین پر هستید. ابتدا فنجانتان را خالی کنید»!
در متن اصلی این حکایت بعضی از کامنتها جالب بود. من یکی دو نمونه از آنها را هم ترجمه کردم تا ببینیم چگونه از یک حکایت واحد چندین درس مختلف گرفته میشود.
* اگر فکر میکنید چیزی از مقولهای که میخواهید یاد بگیرید میدانید، مطمئن باشید هیچوقت چیزی یاد نمیگیرید.
* عقاید فسیلشده و تعصب همیشه مانع از دیدن حقیقت است!
* این داستان به من اثبات کرد که برای یادگیری موضوع یا مبحثی باید همه محفوظات قبلیام را فراموش کنم.
* حتی اگر از دانش و اطلاعات بسیاری هم برخوردار باشی، باید نسبت به این ایده که هنوز خیلیچیزها برای یادگیری وجود دارد، کاملا باز و بیتعصب باشی.
* فکر میکنم استاد ذن میخواست به پروفسور نشان دهد که انسان نمیتواند برای مدت طولانی فقط ذخیره کننده علم یا هنری باشد بلکه بهتر است برای ایجاد تعادل در زندگی گاهی هم بخشنده آن باشد!
مدیریت نوین و توسعه پایدار
توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند بین ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گستردهای مطرح گردید. از سوی دیگر، مدیریت دولتی نوین به منظور افزایش مسئولیت مدیران به محیط پیرامونی خود، از دهه 70 جایگزین مدیریت دولتی در مفهوم سنتی آن شد.
همه ما مطالب زیادی راجع به مفهوم توسعه خوانده یا شنیدهایم و هر کسی از آن تجسمی در ذهن خود دارد. امروزه کمتر واژهای تا این حد در محافل اجتماعی – سیاسی و خاصه مدیریت و اقتصاد مطرح شده است. بهرحال به قول ادبا باید گفت موضوع سهل و ممتنع است، سهل از آن جهت که مفاهیم و معانی کلی از آن در ذهن همه هست، ممتنع از آن روی که تعریف، جزئیات، مرزبندی و مهمتر از همه ساز و کارهای عملی تحقق توسعه همچنان مورد بحث است.
همه ما از توسعه اقتصادی شناخت داریم و شاخصههای آن را مثل رشد تولید، افزایش بهرهوری (کارایی)، افزایش درآمد ملی و تولید ناخالص ملی و ..... در نظر داریم. از طرف دیگر، توسعه اجتماعی و شاخصههایی نظیر توزیع عادلانه درآمد، برابری و بسط عدالت اجتماعی را نیز میشناسیم و گفته میشود که پس از رشد اقتصادی و حتی به همراه آن و به دنبال کارآفرینی، ایجاد اشتغال، به جا و لازم است تا افراد فعال جامعه در چرخه اقتصادی کشور مشغول به کار شوند.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت منابع انسانی در سازمانهای تحقیق و توسعه
هر نوع کاری به سازماندهی و سیاستهای خاصی احتیاج دارد. تحقیق و توسعه یک کار ویژه است که الزامات خاصی در همه زمینه ها از جمله نیروی انسانی دارد. بنابراین، نمی توان همان مقررات پرسنلی حاکم بر سایر بخشهای دولتی را در این حوزه نیز مورد استفاده قرار داد.
علاوه بر این بهره وری پژوهشگران، تا جایی که به خودشان مربوط می شود، ربطی به بهره هوشی، میزان خلاقیت، شمار ابداعات و فهرست مقالات منتشره آنان ندارد و صرفاً از چشمه زاینده بینش ها و باورها، تعهد و مسئولیت پذیری و عادات رفتاری آنها میجوشد. البته سازمان نیز به همان اندازه در بهره وری پژوهشگران موثر است و باید متعهد باشد که از طریق طراحی درست مشاغل، فرصتها، روابط سازمانی، ایجاد جو روانی نشـاط افزا و به ویژه با اعمال نوعی مدیریت متناسب با شرایط روحی پژوهشگران، زمینـه بروز و تقویت بهـره وری آنان را فراهم سازد.
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مدیریت علمی
بررسی مدیریت علمی ما را به این درک باید برساند که ما در راستای آموزش فنی و حرفه ای بسیار بد عمل کرده ایم و به جرئت می توان گفت که در زمینه صنعتی نیز راه ایستایی را پیموده و متاسفانه هنوز هم در این مسیر هستیم چرا که دیگران با استفاده از آموزش فنی و حرفه ای به قطبهای بزرگ صنعتی بدل گردیده اند و ما هنوز به صادرات تنها مواد اولیه می پردازیم سادگی مدیریت علمی و نحوه آموزش آن شاید به باور نیاید که این عامل باعث پیشرفت دنیای صنعتی بوده اما خود آن کشورها مدعی این مطلب هستند ، البته متاسفانه ما همواره چشممان بروی تجارب دنیا بسته شده چرا چون می خواهیم همه چیز را در ایران تولید نماییم آنهم فقط به صورت مونتاژ ، یعنی ما همه چیز را مایلیم سرهم بندی نماییم به همین خاطر پیکان بدون تغییر 45 سال تولیدش در کشور ادامه می یابد و آنانی که بعد از ما این صنعت را ایجاد کردند به صادر کننده ای توانا به جهان مبدل گردیند . ما مایلیم همه چیز را برای دیروز آماده نماییم و این راه ما را به ناکجا آباد کشانده است به همین خاطر بازخوانی مدیریت علمی می تواند تا حدی ما را به توجه بیشتر به آموزش خاصه فنی و حرفه ای متوجه سازد . بعنوان مثال می توان گفت ما 12 سال به دانش آموزانمان آموزش هیچ می دهیم چرا که این فرد پس از 12 سال هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و در انتظار است که فرجی شود تا او به یکی از ادرات دولتی برود و در آنجا پس از آموزش مجدد به کار گرقته شود . متاسفانه همین فرد پس از اخذ مدرک کارشناسی نیز بیکار می ماند . چرا که هنوز هم چیزی یاد نگرفته تا بتواند کاری را انجام دهد او با اینکه در کشوری زندگی میکند که به او می گویند از شیر مرغ تا جان آدمیزاد می توانی بسازی ولی او باز هم قادر نیست ، چرا که او فقط از کارخانه مدرک سازی مدرک اخذ نموده نه کار یا تجربه کاری .
برای دسترسی به مطالب و مقالات کامل اینجا را کلیک نمایید.
مطالب جدید تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.